به نظر میرسد گوشیهای سری اج (Edge) موتورولا، آن هویت اولیه دستگاههای پیشین که نمایشگرهایی با لبههای برآمده داشتند را از دست دادهاند زیرا هر عضوی که از این خانواده در سال 2021 تولید شده، همگی صاف و صیقلی بودهاند. اما با نگاه کردن به برگه مشخصات موتورولا اج 20 پرو (Edge 20 Pro) که با اسم اج اس پرو (Edge S Pro) هم شناخته میشود، میتوانیم بگوییم که این تلفن همراه با شایستگی تمام پسوند پرو (Pro) را دریافت کرده است.
نمایشگر OLED و 6.7 اینچی این موبایل اگرچه شاید صاف به نظر برسد ولی همه ویژگیهای چشمنواز و خیرهکننده ملزوم یک پنل که شامل نرخ بازسازی 144 هرتزی، پشتیبانی از کیفیت تصاویر HDR10+ و نمایش 1 میلیارد رنگ میشوند را داراست. البته اج 20 (Edge 20) هم چنین امکاناتی دارد بنابراین پرو بودن Edge 20 Pro باید دلیل دیگری داشته باشد.
پرو بودن این دستگاه، حتی به خاطر لنز اصلی و 108 مگاپیکسلی آن نیز نیست چرا که دقیقاً مانند لنز اولترا واید 16 مگاپیکسلی، همین لنز را در اج 20 هم میبینیم. در این میان، اج 20 پرو یک لنز پریسکوپی تله فوتو با قابلیت زوم 5 برابری دارد حال آنکه در اج 20 فقط یک لنز تله فوتو معمولی با قابلیت زوم 3 برابری حاضر شده است. به علاوه، Edge 20 Pro در حالت فیلمبرداری پیشرفته (Pro) چندین حالت مخصوص مانند ضبط ویدیوهای 8K دارد که خبری از آن در Edge 20 نیست.
در ادامه به چیپست میرسیم. اج 20 پرو به اسنپدراگون 870 مجهز شده تا سبب گردد گوشی پیشرفتهتر قیمت مناسبی داشته و نسبت به اج 20 معمولی که تراشه اسنپدراگون 778 دارد، از نظر چیپست یک دستگاه منطقاً قدرتمندتر به حساب بیاید. در این میان، قابلیت مخصوص گوشیهای موتورولا به نام Ready For که اجازه میدهند در با موبایل در یک دسکتاپ اکسترنال کار کنیم هم در اینجا حضور دارد و باید اعتراف نماییم که انصافاً با تراشههای سری 800 اسنپدراگون نیز خیلی بهتر هماهنگ شده است.
در ادامه مقایسه Edge 20 Pro با Edge 20، باید به باتری اشاره کنیم. گوشی دارای پسوند پرو منبع نیروی 4500 میلیآمپری دارد حال آنکه گوشی بدون پسوند پرو به باتری 4000 میلیآمپری مجهز شده است. شارژر 30 واتی هم شاید کمی آماتور مانند و مبتدی باشد چرا که امکان دارد بر تجربه نهایی ما تأثیر منفیای بگذارد. همین قضیه برای سیستم صوتی که فاقد اسپیکرهای استریو است نیز صدق خواهد کرد. اگر این سیستم در اج 20 نبود، میتوانست تا حدودی قابلقبول باشد ولی حالا که جای خالی آن در اج 20 پرو به عنوان یک موبایل بالارده احساس میشود، واقعاً باورنکردنی است. به هر ترتیب، امروز در تبلتفون میخواهیم با بررسی تخصصی این گوشی، شما را در امر خرید موتورولا Edge 20 Pro کمک کنیم؛ پس با ما همراه باشید.
آنباکسینگ و محتویات درون جعبه
موتورولا این محصولش را در یک جعبه سرمهای رنگ و کامپکت قرار داده که در جلو و کنارههای آن مدل دستگاه به صورت کوچک اما درخشانی حک شده است. شما با خرید موتورولا اج 20 پرو، جعبهای در اختیار خواهید گرفت که حاوی یک قاب ژلهای نرم میباشد که از همان ابتدا روی گوشی قرار گرفته است. در زیر موبایل، یک شارژر 30 واتی توربو پاور (TurboPower) و یک کابل USB-C جایگیری کردهاند.
لازم به ذکر است که شاید در برخی از کشورها، یک کابل مبدل USB-C به HDMI هم به فروش برسد و یا اصلاً گوشی و کابل در یک جعبه جداگانه باشند هرچند مشخص نیست این پکیج دقیقاً در کدام کشورها یافت میشود.
طراحی
اج (به معنای لبه باریک)، اینک صرفاً یک نام در گوشیهای سری Edge موتورولا است چرا که دیگر اثری از نمایشگرهای منحنی موجود در اعضای این خانواده که در سال 2020 معرفی شدند، نیست. نمای جلویی Edge 20 Pro نیز مانند نمای جلویی Edge 20 کاملاً صاف است. البته این نوع شیوه طراحی مطمئناً به مذاق خیلی از افراد محافظه کاری که صفحه نمایشهای شیبدار را نمیپسندند و فکر میکنند کار کردن با این نمایشگرها سخت است، خوش خواهد آمد. بدون تردید، همینطور هم خواهد بود ولی منصفانه بگوییم که صفحه نمایشهای صاف، کلاس پایینتری دارند.
به هیچ وجه نمیتوانیم بگوییم که ظاهر موتورولا Edge 20 Pro ساده یا بیارزش است. برعکس، نمایشگر 6.7 اینچی و OLED این دستگاه که با محافظ گوریلا گلس 5 محافظت شده، حاشیههای مشکی رنگ باریک و یک نقطه سیاه رنگ کوچکی برای دوربین سلفی دارد. در واقع وقتی سنسور 32 مگاپیکسلی دوربین جلوی اج 20 پرو را در نظر میگیرید، میتوانید بگویید که این نقطه نه تنها کوچک، بلکه کاملاً ریز است.
قاب پشتی انواع مختلفی دارد؛ یا شیشهای است یا چرمی. نمونه استفاده شده برای نوشتن بررسی موتورولا اج 20 پرو، نمونه شیشهای میباشد. این قسمت که با پوشش گوریلا گلس 5 محافظت شده، از نظر استحکام با قسمت جلویی، دقیقاً برابری میکند. نمونه آبی شیشهای این تلفن همراه پنل پشتی ماتی دارد که روی آن افکت رنگینکمانی به وجود میآید اما اینگونه نیست که فکر کنید خیلی درخشان است یا خیلی ساده.
قاب پشتی موتورولا Edge 20 Pro مستعد آلوده شدن با اثرات انگشت است و متأسفانه باید اعتراف کنیم که تمیز کردن آن هم کار زیاد آسانی نیست. البته لکهها هم چندان مشخص نخواهند بود. بر خلاف دیگر گوشیهای شیشهای، پنل عقبی این موبایل آنقدر لیز و لغزنده نیست. در این بین، باید به این نکته اشاره داشته باشیم که دو فاکتور خوشدستی و لکهبردار بودن، پابهپای هم پیش میروند.
یک نمونه دیگر از موتورولا اج 20 پرو وجود دارد که سفید رنگ است و در مواجهه با نور روی آن رگههای صورتی و آبی پدیدار میشود. لازم به ذکر است که نمونه چرمی این تلفن همراه تنها به رنگ آبی تولید شده است.
در قسمت بالایی مرکز قاب پشتی Edge 20 Pro، لوگوی موتورولا چاپ شده است. علیرغم اینکه برخی از موبایلهای ساخت موتورولا به سنسور اسکنر اثر انگشت در این بخش جای دادهاند، ولی لوگوی این کمپانی در قاب پشتی این محصولش، صرفاً جنبه زیبا شناختی دارد.
ماژول دوربین عقب در گوشه بالا سمت چپ قاب پشتی دیده میشود و اتفاقاً شیوه طراحی پیچیدهای هم دارد زیرا چهار سطح ارتفاعی مختلف در آن به چشم میخورد. برای مثال، سه لنز دوربین کمی از لبه بالاتر آمدهاند و از سطح صاف آبی که با رنگ قاب پشتی هماهنگ شده، برآمدهتر هستند.
وقتی به برآمدگی نسبتاً زیاد ماژول دوربین عقب موتورولا اج 20 پرو فکر میکنیم، میبینیم که این شیوه طراحی بروز شده بسیار منطقیتر است. کمپانی سازنده این تلفن همراه بیشترین تلاش خودش را کرده تا روند بهرهگیری از زبان طراحی جدید تدریجی باشد. با این حال، این رویه باعث نشده تا از لرزش گوشی هنگام قرارگیری روی سطوح صاف جلوگیری به عمل آید هرچند بعید است کمتر کسی نسبت به این موضوع واکنش خاص و جدی نشان دهد. اگر هم این اتفاق زیاد برایتان خوشایند نیست، قاب ژلهای موجود در جعبه دستگاه، آن را تا حدودی مرتفع میسازد اما از طرفی ظاهر جذاب و بدون قاب موبایل را هم تحتالشعاع قرار خواهد داد.
Edge 20 Pro به میزان 1 میلیمتر از Edge 20 ضخیمتر است؛ نکتهای که اهمیت چندانی ندارد. به هر ترتیب، تلفن همراه مورد بحث ما دارای ضخامت 8 میلیمتری است. البته همین ضخامت ناچیز سبب شده تا موتورولا نتواند قاب پشتی صاف اج 20 را در اج 20 پرو پیاده کند چرا که لبههای این قسمت از این دستگاه به سمت کنارهها شیب دارند تا به نوعی ما را به یاد گوشیهای نسل اول سری اج بیندازد.
موتورولا میگوید که فریم بیرونی Edge 20 Pro از جنس آلیاژ آلومینیوم ساخته شده که پوشش چسبنده و سیلیکونطوری دارد. این یعنی وقتی پس از خرید موتورولا اج 20 پرو آن را در دست میگیرید، آن احساس فریمهای فلزی و آهنی دیگر گوشیها را نخواهید داشت. به علاوه، چهبسا بیشتر از قاب پشتی، خیلی راحت اثرات انگشت را جذب خودش خواهد کرد.
چارچوب Edge 20 Pro میزبان دکمههای فیزیکی رایج میباشد و باید اعتراف کنیم که هیچکدام از این دکمهها در جای مناسبی که دسترسی به آنها آسان باشد، قرار نگرفته است. دکمه پاور که مجهز به سنسور اسکنر اثر انگشت شده، حداقل 2 سانتیمتر بالاتر از لبه سمت راستی موبایل است. بر این اساس، در یک گوشی بزرگ اینچنینی، لمس این دکمه با انگشت شست دست راست کار سختی خواهد بود و وقتی هم که آن را با دست چپ میگیریم، با دشواری تمام قادر خواهیم بود با انگشت اشاره، این دکمه را بفشاریم.
با این وجود، سنسور اسکنر اثر انگشت خیلی خوب کار میکند. بازگشایی قفل صفحه نمایش با هر انگشتی بسیار سریع و بدون هیچ مشکلی رخ میدهد. حتی افراد دستچپ که باید برای لمس این حسگر کمی انگشتشان را بکشند نیز میتوانند خیلی سریع قفل اج 20 پرو را باز کنند. در این بین، توجه داشته باشید که محل قرارگیری نه چندان ایدهآل این سنسور، باعث خواهد شد که به صورت ناخواسته و اتفاقی آن را لمس نمایید ولی با توجه به اینکه در لبه دستگاه جای گرفته، این مشکل کمتر احساس میشود. لازم به ذکر است که میتوانید از تنظیمات، گزینهای را روشن نمایید که به جای لمس سنسور، تنها با فشردن آن قفل صفحه نمایش بازگردد.
دسترسی به دکمههای تعیین میزان ولوم صدا که در بالای دکمه پاور نشستهاند نیز کار سختی خواهد بود.
موتورولا Edge 20 Pro یک دکمه مخصوص فعالسازی گوگل اسیستنت دارد. درست مانند دیگر دکمهها، این دکمه نیز در جای مناسبی قرار نگرفته و در بالای سمت چپ فریم حضور یافته است. به عنوان یک نکته مثبت، اشاره کنیم که اگر زیاد با گوگل اسیستنت کار نمیکنید، میتوانید از اینکه دکمه فعالسازی آن در جای دوری قرار گرفته، خوشحال باشید.
موتورولا اج 20 پرو اسلات دو تایی سیمکارت نانو دارد که در پایین فریم حاضر شده است. در اینجا هیچ خبری از محل قرار دادن مموری کارت microSD نیست. توجه داشته باشید که سینی سیمکارت، یک واشر قرمز رنگ دارد تا با استفاده از آن، سیمکارتها را دربیاورید. همچنین، این موبایل فقط تأییدیه IP52 را دریافت کرده بنابراین آن را به هیچ عنوان در زیر آب فرو نبرید ولی از طرفی نگران خیس شدن آن هنگام بارش باران هم نباشید.
دیگر مواردی که در کنار اسلات قرار دادن سیمکارت میبینید عبارتند از پورت USB-C شارژر، اسپیکر تکی با صدای بلند و میکروفون اصلی. در بالا هم یک میکروفون دیگر دیده میشود. با این اوصاف، در Edge 20 Pro خبری از جک هدفون 3.5 میلیمتری نیست.
ابعاد موتورولا اج 20 پرو 163*76*8 میلیمتر است و وزن نسخه چرمی به 185 و وزن نسخه شیشهای به 190 گرم میرسد. این اعداد و ارقام به هیچ عنوان با اندازهها و جرم رقبایی مانند می 11 (Mi 11) شیائومی یا وانپلاس 9 (OnePlus 9) قابل قیاس نیست اما این محصول موتورولا نسبت به ویوو ایکس 60 پرو (vivo X60 Pro) کامپکتتر است. در سمت دیگر، ایسوس ذنفون 8 فلیپ (Zenfone 8 Flip) به شکل قابلتوجهی سنگینتر و عظیمالجثهتر میباشد.
صفحه نمایش
به مانند اج 20، موتورولا اج 20 پرو هم به یک نمایشگر 6.7 اینچی AMOLED مجهز شده است. این پنل رزولوشن فول اچدی پلاس، نسبت بدنه به تصویر 19.5:9 و تراکم پیکسلی 385 دارد. همانطور که پیشتر هم گفتیم، این صفحه نمایش نرخ بازسازی 144 هرتزی دارد و میتواند تا 1 میلیارد رنگ را نشان دهد و از کیفیت تصاویر HDR10+ پشتیبانی میکند.
در آزمایشات گوناگون اعم از بهرهمندی از تنظیمات دستی یا تطبیقی روشنایی، نمایشگر اج 20 پرو نسبت به نمایشگر اج 20 عملکرد بهتری داشت. شاید بتوان اینگونه گفت که گوشی پیشرفتهتر صفحه نمایش باکیفیتتری دارد.
چنانچه گزینه تنظیم روشنایی تطبیقی خاموش باشد و اسلایدر مربوطه تا آخرین قسمت کشیده شود، نهایت روشنایی 484 ثبت خواهد شد و وقتی هم که این گزینه روشن میگردد، نهایت روشنایی 673 به ثبت خواهد رسید.
این رکورد، برای کار کردن با موتورولا اج 20 پرو در فضاهای باز بینظیر خواهد بود ولی از طرفی، بعضی از رقبا میتوانند از این نظر بهتر کار کنند چرا که اختلاف 150 تا 200 نیتی چیزی نیست که بتوانیم به سادگی از آن بگذریم. به این نکته توجه داشته باشید که گوشی مورد بحث ما میتواند به منظور بهرهمندی از کیفیت تصاویر HDR، بعضی از قسمتهای کوچکتر نمایشگرش را درخشانتر نشان دهد.
نحوه نمایش رنگها را میتوان توسط دو گزینه موجود در تنظیمات صفحه نمایش تغییر داد. آپشن پیشفرض اشباعشده (Saturated) است که فضای رنگی عریض را پوشش میدهد و برای فضای رنگی DCI-P3 عالی خواهد بود. حالت طبیعی (Natural) هم برای فضای رنگی sRGB خوب است. به علاوه، یک اسلایدر تنظیم سردی و گرمی رنگها تعبیه شده که از هر طرف میتواند در سه سطح متوقف شود.
در آزمایشهای انجام شده، حالت اشباعشده هاله آبی رنگ مشخصی را نشان میداد و دقت کلی آن هم قابلقبول بود. با بیشتر کردن حرارت رنگ و کشیدن اسلایدر به سمت گرما، نتایج بهتری حاصل شد و دقت افزایش یافت تا بتوانیم بگوییم که حالت کالیبره رخ داده است هرچند قسمتهای سفید همچنان هاله آبی رنگ خودشان را داشتند. حالت طبیعی نیز نتایج نسبتاً عالی به ثبت رساند و با فضای رنگی sRGB سازگار بود به طوری که اختلاف 0.8 را ثبت کرد.
موتورولا اج 20 پرو از کیفیت تصاویر HDR10+ پشتیبانی میکند. بر این اساس، شما میتوانید در یوتیوب فیلمهای دارای این کیفیت را ببینید ولی نتفلیکس و آمازون پرایم ویدیو در این زمینه همکاری لازم را نمیکنند. با این وجود، گوشی مورد بحث ما با تأییدیه Widevine L1 سازگار است و از رزولوشن فول اچدی پشتیبانی میکند و پخش شدن یا نشدن محتواها با کیفیت HDR را به سایتهای فیلم و ویدیوهای آنلاین میسپارد.
بعد از خرید موتورولا Edge 20 Pro و رفتن به تنظیمات نرخ بازسازی، خواهید دید که امکان انتخاب کردن یکی از سه حالت اتوماتیک، 60 هرتزی و یا 144 هرتزی را خواهید داشت. دو مورد آخر، بدون توجه به اینکه چه چیزی در حال پخش است، نرخ بازسازی را یا روی 60 هرتزی ثابت میکنند و یا 144 هرتزی. البته استثنایی که در این قسمت قائل گردیده نیز گزینه Peek صفحه نمایش است که سرعت نرخ بازسازی را روی 48 هرتز میگذارد. این یعنی وقتی نرخ نوسازی 144 هرتزی روشن شده، در برخی از برنامههای به خصوص مانند منظرهیاب دوربین یا گوگل مپس، نرخ نوسازی 60 هرتزی روشن میشود ولی وقتی فیلم پخش شده یا اصلاً نمایشگر لمس نشده، سرعت همان 144 هرتز خواهد بود.
حالت اتوماتیک اما، کمی پیچیدهتر است. موتورولا به این دلیل آن را تطبیقی یا اتوماتیک نامیده چون که میتواند با توجه به فعالیتی که انجام میشود یا محتوایی که در حال پخش است، سرعت را بین 48، 60، 90 و 120 هرتز سوئیچ کند. در کمال ناباوری، خبری از سرعت 144 هرتزی نیست. در این حالت، بلافاصله زمانی که نمایشگر لمس شد، سرعت روی 120 هرتز ثابت خواهد ماند و وقتی هم که کسی آن را لمس نکرده، سرعتش روی 60 هرتز میماند. این رفتار پیشفرضی است که در سرتاسر قسمتهای رابط کاربری و بسیاری از اپلیکیشنها مانند شبکههای اجتماعی، مرورگرها و Google Photos دیده میشود. نرمافزارهای پخش فیلم زیاد از این قانون پیروی نمیکنند. مثلاً یوتیوب از نرخ بازسازی 60 هرتزی بهره میبرد و سرعت در تنظیمات و رابط کاربری نتفلیکس هم بین 60 تا 120 هرتز کم و زیاد میشود اما هنگام پخش ویدیو، سرعت به 60 هرتز کاهش مییابد. لازم به ذکر است که اپلیکیشنهای سازگار با نرخ بازسازی سریع از شتاب 120 هرتزی سود خواهند برد.
دوام باتری
یک باتری 4500 میلیآمپری، انرژی مورد نیاز موتورولا Edge 20 Pro را تأمین میکند؛ ظرفیتی که امروزه دیگر یک استاندارد به شمار میآید. این در حالی است که Edge 20 باتری 4000 میلیآمپری داشت. بر این اساس، باید از اینکه میبینیم باتری گوشی پیشرفتهتر باظرفیتتر است، خشنود باشیم.
به غیر از آزمون وبگردی با بیشترین نرخ نوسازی، در سایر آزمونهای انجام شده، موتورولا اج 20 پرو توانست عملکرد قابلقبولی از خودش ارائه دهد. با این وجود، باید گفت که دوام باتری 12 ساعت و 23 دقیقهای در زمان فعال بودن نرخ بازسازی 144 هرتزی عملکرد رضایتبخشی است. به علاوه، دوام باتری 23 ساعته در زمان پخش فیلم و دوام باتری 40 ساعته در زمان برقراری تماس صوتی، خودشان نشاندهنده نحوه فعالیت بینظیر این گوشی هستند. عملکرد حالت استندبای هم خیلی خوب است.
به طور کلی، باتری موتورولا Edge 20 Pro نمره استقامت کلی 112 ساعتی را به ثبت رساند.
آزمون وبگردی در حالی انجام شد که بیشترین نرخ بازسازی فعال بود. با روشن کردن نرخ نوسازی اتوماتیک که بیشتر از شتاب 60 هرتزی سود میبرد و تنها برخی لحظات شتاب آن به 120 هرتز میرسید، دوام باتری 1 ساعت افزایش یافت و به 13 ساعت و 32 دقیقه رسید. این اتفاق به خودیِ خود زیاد قابلتوجه نیست. به این نکته توجه کنید که مدت زمانی که نرخ نوسازی 120 هرتزی فعال است، با توجه به تعداد دفعاتی که صفحه نمایش لمس میشود، ممکن است طولانیتر باشد.
سرعت شارژ
همزمان با خرید موتورولا Edge 20 Pro صاحب یک شارژر 30 واتی توربو شارژ خواهید شد. شاید این شارژر برای یک گوشی نسبتاً بالارده سریع نباشد ولی از شارژر 20 واتی موتو جی 100 (Moto G100) بهتر و پرسرعتتر است.
با در نظرگیری استانداردهای شارژ امروزی، اج 20 پرو عملکرد معمولی به ثبت رساند. با گذشت 30 دقیقه، بیش از 50 درصد باتری کاملاً خالی پر خواهد شد. ضمن اینکه شارژ کامل منبع نیرو نیز تقریباً 1 ساعت و 20 دقیقه طول خواهید کشید.
این سرعت شارژ در مقایسه با رقبای تولید شده توسط سایر شرکتها مانند ویوو، ریلمی، وانپلاس و شیائومی کُندتر است. در این بین، Power Delivery گوشی زد تی ای آکسون 30 (ZTE Axon 30) و برخی از گلکسیهای (Galaxy) سامسونگ سریعتر شارژ میکنند. نکته جالبتر آنکه، بعضی از گوشیهای ساخت کمپانی کرهای با شارژرهای کُندتر این کار را انجام میدهند.
کیفیت صدا
موتورولا اج 20 پرو تنها یک اسپیکر در پایین دارد؛ اسپیکری که در یک گوشی تقریباً 700 یورویی نمیتواند انتظارات را برآورده کند. صدای این اسپیکر زیاد بلند نیست و در آزمایشهای تخصصی توانست تنها نمره توصیفی “معمولی” را کسب کند حال آنکه خیلی از رقبا نمرات توصیفی “خوب” و “خیلی خوب” را دریافت کرده بودند. صداهایی که از این اسپیکر میشنوید چندان شفاف نیستند ولی از طرفی کیفیت آنقدر پایینی هم ندارند هرچند باید عملکردش را قابلقبول بدانیم.
سیستم عامل و رابط کاربری
موتورولا Edge 20 Pro جا پای گوشیهای پیشین ساخت موتورولا گذاشته و نسخهای خام و ظاهری ساده از اندروید را ارائه کرده اما در بین آنها امکانات اختصاصیاش را گنجانده است. گل سر سبد این ویژگیها، Ready For میباشد که شباهتی به DeX سامسونگ دارد.
اگر خودمان را محدود به گوشی کنیم، باید بگوییم که بسیاری از ویژگیهای خاص اج 20 پرو در اپلیکیشن Moto جای گرفتهاند. اولین دستهبندی مربوط به قابلیتهای سفارشیسازی است که به شما اجازه میدهند تا ظاهر آیکونها را تغییر دهید، دکمههای تنظیمات سریع را مرتب نمایید و از بعضی ویژگیهای به خصوص و تعاملی بهرهمند شوید. به علاوه، امکان استفاده کردن از گزینههای اپلیکیشن Wallpapers گوگل را هم خواهید داشت.
در ادامه به شیوههای ناوبری میرسیم. از جمله روشهای این بخش، حرکت رزمی کاراتهای است که سبب میشود با انجام دادن آن چراغ فلاش LED روشن یا خاموش شود و یا با بشکن زدن، اپلیکیشن دوربین اجرا گردد. لازم به ذکر است که حتی وقتی گوشی قفل میباشد نیز این دو شیوه کار خواهند کرد.
روش بلند کردن موبایل و سپس باز شدن قفل نمایشگر هم با تشخیص چهره هماهنگ شده و میتواند بلافاصله که موتورولا اج 20 پرو را از روی زمین برداشتید و صفحه نمایش را دیدید، قفل دستگاه را باز کند.
یک شیوه دیگر هم به نام Power Touch تعبیه شده که وقتی دو بار روی دکمه پاور ضربه میزنید، یک منوی حاوی میانبرها نمایش داده میشود تا از طریق آن بتوانید خیلی سریع، به اپلیکیشنها، ابزارها و حتی مخاطبین پر کاربرد خود، دست یابید.
ویژگیهای مربوط به صفحه نمایش هم عبارتند از Peek Display و Attentive Display. مورد اول به نوعی یک آلترناتیو برای صفحه نمایش همیشه روشن (AoD) است ولی کارایی بیشتری دارد به طوری که وقتی چیزی در نزدیکی گوشی در حال تکان خوردن بود یا کاربر آن را از روی زمین بلند میکرد، نمایشگرش روشن میشود. به علاوه، وقتی نوتیفیکیشن خاصی دریافت کردید، میتوانید روی آن ضربه بزنید و پیام را ببینید و حتی وقتی صفحه نمایش قفل است نیز به آن پاسخ دهید و یا آن را ببندید.
Attentive Display هم تا وقتی که کسی دارد به نمایشگر نگاه میکند، گزینه خاموش شدن خودکار آن را غیرفعال میکند. در مواقعی که دارید مقالات یا کتب طولانی میخوانید، این قابلیت بسیار کارآمد خواهد بود هرچند ممکن است بعضی اوقات به منظور جلوگیری از قفل شدن صفحه نمایش، خودتان آن را لمس نمایید.
به غیر از این چند مورد، بقیه عناصر رابط کاربری همان چیزهایی هستند که گوگل با Android 11 عرضه کرد. شما میتوانید برای آشنایی بیشتر با این قابلیتها، بررسی اندروید 11 که قبلاً در تبلتفون منتشر کردهایم را بخوانید. ویژگی گروهبندی اعلانات سبب میشود نوار اعلانات تمیز و مرتب باقی بماند تا شما بتوانید روی گفتگوهایتان تمرکز کنید. کارتهای نوتیفیکیشنهای ایجاد شده از اپلیکیشنهای پیامرسان، به صورت اولویتدار، در بالای سایر اعلانات نمایش داده خواهند شد. لازم به ذکر است که ویژگی اعلانات حبابی (Notification Bubbles) هم در دسترس قرار دارد.
به علاوه، امکان ارسال راحت و بدون دردسر فایل و محتوا به یک گوشی اندرویدی جدید نیز با استفاده از قابلیت Nearby Share فراهم خواهد بود.
در نهایت، شاهد منوی پاور بروز شدهای هستیم که حالا میانبرهایی برای کنترل دستگاههای متصل نظیر لوازم خانگی هوشمند و کرومکست را از طریق اپلیکیشن Google Home ارائه میدهد.
موتورولا پلتفرم Ready For را در اولین روزهای سال 2021 و همزمان با رونمایی از موتو جی 100 معرفی کرد. این قابلیت باعث خواهد شد تا بتوانید از گوشی خود به عنوان یک رابط مرکزی جهت برقراری ارتباط با نمایشگرهای بزرگ بهره ببرید. Ready For اینک برای موتورولا اج 20 پرو هم در دسترس قرار دارد.
با وصل کردن یک تلویزیون یا مانیتور، میتوانید تجربه کار کردن در رایانههای دسکتاپی را به دست آورید و در گوشی خود بازی کنید و محتوای پخش شده در آن را در یک نمایشگر اکسترنال اجرا نمایید و حتی در همان صفحه نمایش بزرگ، با دیگران چه به صورت متنی و چه به صورت ویدیویی به گفتوگو بپردازید.
برای بهرهمندی از Ready For، میتوانید ارتباط میان Edge 20 Pro و تلویزیون را از طریق کابل خودِ Ready For، یک کابل USB-C به USB-C و یا مبدل USB-C به MHL Alt برقرار نمایید. به جای این روش، امکان وصل کردن موبایل به صفحه نمایش سازگار با میراکست هم وجود دارد.
اگر ماوس یا کیبورد ندارید، میتوان از نمایشگر گوشی به عنوان ترکپد یا صفحه کلید بهره برد.
به علاوه، قادرید که از Ready For در یک رایانه دارای سیستم عامل ویندوز هم استفاده نمایید فقط توجه داشته باشید که نمایی از گوشی، در یک پنجره در سیستم عامل ویندوز نمایش داده خواهد شد. این قابلیت در مواقعی که میخواهید یک اپلیکیشن اندرویدی را در کامپیوتر اجرا کنید و یا میان دستگاهها از ویژگی چند برنامگی بهره ببرید، مفید خواهد بود.
نکته جالب اینکه، میتوانید حالت Phone را فعال و هر آنچه در صفحه نمایش گوشی پخش میشود را در Ready For اجرا شده در مانیتور ویندوزی ببینید. این روش در واقع یک ویژگی چند برنامگی چند مرحلهای به شمار میرود.
دیگر مورد استفاده از Ready For در رایانههای ویندوزی، برقراری تماسهای ویدیویی است. شما میتوانید با دوربین موتورولا Edge 20 Pro تصویر خودتان را نمایش دهید و در مانیتور متصل هم تصویر دیگران را ببینید.
آخرین کاربرد Ready For، مصارف گیمینگ است؛ حال میخواهد این کار در مانیتور یا لپتاپ انجام شود یا در تلویزیون. شما میتوانید یک دسته اکسترنال را وصل نمایید و گیم را در موتورولا اج 20 پرو اجرا و از بازی کردن در صفحه نمایشهای بزرگ به معنای واقعی کلمه لذت ببرید.
عملکرد و امتیازات بنچمارک
موتورولا Edge 20 Pro از تراشه اسنپدراگون 870 بهره میبرد که در سال 2021 در بسیاری از گوشیهای میانرده شبه پرچمدار حضور یافته بود.
این تراشه ساختار 1+3+4 دارد و سرعت هسته اصلی آن به 3.2 گیگاهرتز میرسد. آدرنو 650 هم موظف به انجام دادن فعالیتهای گرافیکی است. چندین نمونه از اج 20 پرو تولید شده که مدل پایه، رم 6 گیگی و حافظه داخلی 128 گیگابایتی و مدل نهایی هم رم 12 و حافظه داخلی 256 گیگابایتی دارد. لازم به ذکر است که برای نوشتن این مقاله نقد و بررسی، از مورد دوم استفاده شده است.
عملکرد Edge 20 Pro در آزمونهای بنچمارک، بسیار محافظهکارانه بود چرا که نمرات به دست آمده برای تراشه اسنپدراگون 870 معمولی بودند. البته این موبایل از موتو جی 100 که از همین تراشه بهره میبرد، در آزمونهای تک هستهای و چند هستهای Geekbench بهتر کار میکرد و از گلکسی اس 20 اف ای (Galaxy S20 FE) که تراشه اسنپدراگون 865 داشت هم عملکرد بهتری ارائه میداد هرچند محصول سامسونگ در آزمون چند هستهای قدرتمندتر ظاهر شد. دستگاههای دارای اسنپدراگون 888 مانند می 11 شیائومی یا وانپلاس 9 هم در برنامههای درگیرکننده پردازنده مرکزی، عملکرد بهتری داشتند.
در آزمایش AnTuTu، موتورولا اج 20 پرو ردههای میانی جدول رقبای بهرهمند از اسنپدراگون 870 را به خود اختصاص داد. در این میان، مشخصاً دستگاههایی که تراشههای قدرتمندتری داشتند، در جایگاههای بالاتر حضور یافتند و آنهایی هم که تراشههای اسنپدراگون سری 700 داشتند، در ردههای بعدی جایگیری کردند.
در آزمون بنچمارک مربوط به پردازنده گرافیکی هم تقریباً اتفاق مشابهی رخ داده است. سختافزار موتورولا Edge 20 Pro نتایج معمولی ثبت کرد. به علاوه، موبایلهای مجهز به اسنپدراگون 888 بهتر و موبایلهای مجهز به اسنپدراگون 778 و اسنپدراگون 780 ضعیفتر کار کردند.
در آزمایشهای فوق سنگین مخصوص پردازنده مرکزی، موتورولا اج 20 پرو خیلی سریع داغ شد تا یکی از معدود دستگاههای مجهز به اسنپدراگون 870 لقب گیرد که عملکردش به سرعت افت میکند به طوری که در همان مرحله اول، سرعت عملکرد آن به 69 درصد رسید. به عنوان یک نکته مثبت، در آزمون 3D Mark Wild Life ثبات 99 درصدی حفظ گردید.
دوربین
یکی از تفاوتهای بارز Edge 20 Pro با Edge 20 این است که به جای اینکه لنز تله فوتو مخصوص زوم 3 برابری داشته باشد، از حضور یک لنز پریسکوپی تله فوتو با قابلیت زوم 5 برابری بهره میبرد. به غیر از این مورد، سایر مشخصات دوربین موتورولا اج 20 پرو با مشخصات دوربین اج 20 همانهایی هستند که بودند؛ این یعنی لنز اصلی 108 مگاپیکسلی و لنز اولترا واید 16 مگاپیکسلی میباشد که البته امکان گرفتن تصاویر مکرو توسط آن نیز وجود دارد چرا که دارای قابلیت فوکوس خودکار است.
لنز اصلی و 108 مگاپیکسلی دوربین عقب موتورولا Edge 20 Pro ساخت سامسونگ بوده و ISOCELL HM2 نام دارد. این لنز پیکسلهای 0.7 میکرومتری دارد که با بهرهمندی از تکنولوژی ترکیب 9در1، ابعاد آنها را به 2.1 میکرومتر میرساند. فاصله کانونی و گشودگی دیافراگم این لنز هم به ترتیب 24 میلیمتری و f/1.9 است ولی در آن خبری از سیستم اپتیکال ثابتسازی تصاویر (OIS) نیست.
لنز تله فوتو 8 مگاپیکسلی از نوع OmniVision OV08A10 است و ابعاد هر پیکسل آن 1.0 میکرومتر میباشد. این همان لنزی به شمار میآید که در موتورولا Edge 20 نیز حضور یافته بود با این تفاوت که اینک با یک لنز پریسکوپی تله فوتو همراه شده تا فاصله کانونی 126 میلیمتری را ارائه دهد و بتواند تا 5 برابر روی سوژه زوم کند. گشودگی دیافراگم این لنز f/3.4 بوده و به صورت اپتیکال ثابتسازی شده است.
دوربین اولترا واید همانی است که پیشتر در موتورولا اج 20 دیده بودیم. این سنسور OmniVision OV16A10 دارای ابعاد هر پیکسل 1.0 میکرومتر است. لنز آن گشودگی دیافراگم f/2.2 و فاصله کانونی 13 تا 17 میلیمتری دارد. فوکوس خودکار هم در آن تعبیه شده و با توجه به اینکه میتواند روی سوژههای قرار گرفته در فاصله 4 تا 8 سانتیمتری فوکوس کند، امکان عکسبرداری کلوزآپ با آن فراهم میباشد.
در نهایت، دوربین سلفی موتورولا Edge 20 Pro یک لنز 32 مگاپیکسلی OmniVision OV32B کواد بایر است که سایز هر پیکسل آن 0.7 میکرومتر بوده و تصاویری که میگیرد، به صورت پیشفرض 8 مگاپیکسلی هستند. گشودگی دیافراگم آن نیز f/2.3 و فاصله کانونی آن 28 میلیمتر بوده و فوکوس آن ثابت میباشد.
اپلیکیشن دوربین
اپلیکیشن دوربین موتورولا اج 20 پرو از گذشته تاکنون تغییراتی داشته ولی اصلیترین روش جابهجایی در منوها و حالات مختلف عکسبرداری و فیلمبرداری ثابت مانده است. حالات تصویربرداری در یک ترکیب قابل شخصیسازی جایگیری کردهاند و منوی همبرگری شکل (سه خط روی هم) نیز به چندین حالت دیگر جای داده است. یک حالت عکاسی پیشرفته (Pro) وجود دارد که تقریباً امکان کنترل کامل تمامی حالات و تنظیمات لنزهای دوربین عقب مانند تعادل نور سفید، مقدار ISO، فوکوس خودکار، نحوه نورپردازی و سرعت شاتر را فراهم میآورد.
تنظیمات برای هر دوربین را نیز میتوان با کشیدن انگشت به سمت بالا در خودِ منظرهیاب یا ضربه زدن روی آیکون ریز فلش اجرا کرد. در واقع از همین قسمت میتوانید تایمر و نسبت تصاویر را انتخاب و یا رزولوشن و فریم ریت ویدیوها را عوض کنید. آیکون چرخدنده برای تنظیمات عمومی و کلی هم گزینههای در دسترس را گستردهتر میکند.
پیشتر در گوشیهای موتورولا مشکلی به نام تعیین رزولوشن تصاویر وجود داشت و اتفاقاً این معضل در Edge 20 نیز احساس میشد اما حالا در موتورولا Edge 20 Pro تنظیماتی تعبیه شده که به صورت دائمی خاکستری و کمرنگ است که اگر روی آن ضربه بزنید، پیام خواهد داد که “برای این حالت، امکان تغییر رزولوشن وجود ندارد” حال فرقی نمیکند که حالت انتخاب شده چیست. این اقدام موتورولا هم در نوع خودش یک راهکار است. به هر ترتیب، وقتی با هر سه دوربین عقب عکسبرداری میکنید، تصاویر 12 مگاپیکسلی خواهید داشت مگر آنکه با حالت مکرو عکسبرداری نمایید که در این صورت تصاویر 16 مگاپیکسلی خواهند بود.
البته میتوان با رفتن به حالت عکسبرداری پیشرفته، به نوعی این مشکل را دور زد ولی این کار باعث خواهد شد برخی از سیستمهای پردازشی از کار بیفتند به همین خاطر چنین چیزی را پیشنهاد نمیکنیم.
کیفیت تصاویر گرفته شده در روز توسط لنز اصلی
تصاویر گرفته شده در روز توسط موتورولا Edge 20 Pro در مجموع کیفیت خوبی دارند ولی واقعیت را بگوییم که از یک گوشی 700 یورویی، بیشتر انتظار داشتیم. میزان جزئیات ثبت شده در عکسها کافی بوده و مخصوصاً نمای طبیعی سوژهها و بافتها به شدت جذاب هستند. با ذکر این نکات، برخی نقاط وجود دارند که ظاهرشان کشیده شده که البته باید مقصر این اتفاق را ضعف دوربین در زمینه به تصویر کشیدن سوژههای به خصوص بدانیم.
رنج دینامیک هم قابلقبول است اما آنقدر که انتظار داشتیم، عریض نیست. احتمالاً موتورولا از عمد این کار را کرده تا ظاهر کنتراستدارتری را به عکسها اعطا کند و قسمتهای سایهدار هم با وضوح بیشتری به ثبت برسند. بار دیگر باید بگوییم که این موضوع نقطه ضعف اساسی نیست ولی به هر ترتیب میبایست به آن اشاره میکردیم. رنگها ظاهر سرزندهای داشته و به هیچ عنوان اشباعشده نیستند و بر خلاف Edge 20 که هاله قرمز رنگی روی برخی قسمتها به وجود میآورد، Edge 20 Pro چنین کاری انجام نمیدهد.
یک حالت عکسبرداری 108 مگاپیکسلی وجود دارد که مسلماً استفاده کردن از آن جای توجیهی نخواهد داشت زیرا اگرچه کیفیت تصاویر افزایش مییابد اما جزئیات ثبت شده به شدت افت میکنند. در این میان، چنانچه عکسهای 12 و 108 مگاپیکسلی را در کنار هم بگذارید، میتوانید متوجه تفاوت کیفیت آنها بشوید. فکر نمیکنیم که عکسبرداری با حالت 108 مگاپیکسلی ارزشش را داشته باشد زیرا هم سایز تصاویر زیاد میشود و هم مدت زمان ثبت کردن آنها زیاد خواهد بود. به علاوه، ظاهر این عکسها از ظاهر عکسهای 12 مگاپیکسلی معمولی نیز تاریکتر است.
کیفیت تصاویر گرفته شده در روز توسط لنز تله فوتو
دوربین تله فوتو قادرست در حالت زوم 5 برابری عکسهای باکیفیتی بگیرد که جزئیات زیادی دارند. رنگها کمی اشباعشده و گرمتر از رنگ تصاویر گرفته شده توسط لنز اصلی هستند. وجه تشابه این تصاویر با تصاویر ثبت شده با لنز اصلی این است که کنتراست کافی دارند. البته عکسهای زوم شده از مزیت هماهنگی رنگها در قسمتهای به خصوص بافت مانند بهرهمند هستند. بر این اساس، با در نظرگیری تواناییهای زوم 5 برابری لنز پریسکوپی، به سختی میتوانیم نسبت به عملکرد آن ایراد بگیریم.
کیفیت تصاویر گرفته شده توسط لنز اولترا واید با کیفیت تصاویر گرفته شده توسط لنز اصلی تقریباً برابر است به طوری که رنج دینامیک قابلقبول و کنتراست زیادی دارند و رنگها هم از وضوح کافی برخوردار هستند. میزان جزئیات در هر پیکسل و نقطه، برای یک لنز اولترا واید کافی خواهد بود ولی واقعیت را بگوییم که از یک سنسور 16 مگاپیکسلی، بیشتر انتظار داشتیم.
یک ویژگی که دیگر گوشیهای همرده از آن بیبهرهاند، قابلیت فوکوس خودکار است. این یعنی فقط کافی است لنز اولترا واید خود را به نزدیکی سوژه مدنظر ببرید تا خودش روی آن متمرکز گردد و ظاهر بینظیر آن را به ثبت برساند.
کیفیت تصاویر مکرو
ویژگی فوکوس خودکاری که به آن اشاره کردیم، در زمان به ثبت رساندن تصاویر کلوزآپ به شدت کارآمد است. این قابلیت از میان گزینههای بزرگنمایی، آیکون مخصوص به خودش را دارد و کاری که انجام میدهد این است که از وسط فریم تصاویر گرفته شده توسط لنز اولترا واید برش انجام میدهد تا نمایی را در اختیار شما قرار دهد که گویا از یک فاصله نزدیک از سوژه عکسبرداری کرده است. در ادامه حجم نمای برش خورده از لنز 16 مگاپیکسلی دوباره افزایش مییابد و به 16 مگاپیکسل میرسد.
زمانی که از نمای بسیار نزدیک به این تصاویر نگاه میکنید، کاملاً مشخص است آن شفافیتی که از یک لنز 16 مگاپیکسلی انتظار داشتیم را ندارند ولی جزئیاتشان زیاد است. رنگها سرزنده، رنج دینامیک قابلقبول و به طور کلی نتیجه نهایی راضیکننده میباشد.
کیفیت تصاویر گرفته شده در شبها و شرایط کم نور
در شبها و شرایط کم نور، لنز اصلی خیلی خوب کار میکند و تصاویری به ثبت میرساند که در آنها نورپردازی به خوبی انجام شده و رنج دینامیک کافی دارند هرچند میتوان در برخی از قسمتها (به خصوص سایهها) شاهد از بین رفتن جزئیات بود. در صحنههای تاریک هم نوعی اشباعشدگی وجود داشت. در مجموع، میزان جزئیات کافی و نویزها کم خواهند بود.
زمانی که حالت HDR را روشن میکنید، ممکن است در برخی از مواقع ابتدا این ویژگی فعال نشود و زمانی فعال گردد که تصاویر دوم یا سوم را به ثبت می رسانید. علیرغم اینکه خیلی از افراد ظاهر تصاویر HDR را بیشتر میپسندند ولی متأسفانه بهرهمندی یا عدم بهرهمندی از این حالت برعهده خودِ موتورولا Edge 20 Pro است. بر این اساس، بهترین توصیهای که به شما داریم این است که در زمان عکسبرداری در شبها و شرایط کم نور، همواره HDR را روشن نگه دارید و یا از یک سوژه چند بار عکسبرداری کنید.
حالت عکسبرداری در شب یا همان Night Mode (یا Night Vision در محصولات موتورولا) تأثیرات معمول خودش را میگذارد و مخصوصاً قسمتهای تاریکتر را روشنتر میکند. سایهها و بخشهای نورانی باکیفیتتر میشوند و میزان اشباعشدگی رنگها افزایش مییابد. نقطه ضعفی که باید به آن اشاره کنیم این است که فرآیندهای شفافکننده آنقدر شدید کار میکنند که باعث از بین رفتن جزئیات میشوند.
لنز پریسکوپی در شبها کار سختی خواهد داشت. حتی در بیشترین مقدار ISO نیز رنج دینامیک ضعیف خواهد بود. در مجموع وقتی با این لنز عکسبرداری میکنید، تصاویر تاریکی به ثبت خواهید رساند هرچند اگر یک نمای ساختمانی که نور کافی روی آن تابیده را پیدا کردید، احتمالاً قادر خواهید بود عکسهای به درد بخوری در اختیار داشته باشید. لازم به ذکر است که در این لنز خبری از حالت عکسبرداری در شب نیست.
در لنز اولترا واید Night Vision وجود نخواهد داشت و به طور کلی این لنز هم در شبها خوب کار نمیکند. قابلیت فوکوس خودکار آن در شبها به مشکل برمیخورد چرا که غالباً روی جاهایی متمرکز میشود که در نهایت ظاهر کشیدهای به خود میگیرد. حتی اگر این لنز بهدرستی روی سوژه زوم کند نیز تصاویر کشیدهای خواهد گرفت که رنج دینامیک محدودی دارند.
کیفیت تصاویر پرتره
برای گرفتن تصاویر پرتره، موتورولا اج 20 پرو از لنز اصلی استفاده میکند بنابراین برای اینکه بتوانید از سوژه دلخواه خود عکس پرتره با نمای بوکه بگیرید، میبایست به اندازه کافی به آن نزدیک شوید. خروجی کار خوب است به طوری که سوژه به خوبی تشخیص داده شده و پسزمینه تار نیز قابلقبول میباشد. لازم به ذکر است که در اینجا HDR تعبیه شده و خیلی خوب هم کار میکند.
کیفیت تصاویر سلفی
عکسهای سلفی ثبت شده توسط موتورولا Edge 20 Pro به صورت پیشفرض 8 مگاپیکسلی هستند. باید کیفیت آنها را بینظیر بدانیم چرا که در روز و در شرایطی که نور کافی تابیده، جزئیات زیاد، رنگهای دقیق و رنج دینامیک عریضی دارند.
به علاوه، یک حالت سلفی 32 مگاپیکسلی وجود دارد ولی بارها و بارها اعلام کردهایم که عکسبرداری با این حالت هیچ نفعی ندارد. در هر حال، این تصاویر 32 مگاپیکسلی، نسبت به تصاویر 32 مگاپیکسلی گرفته شده توسط موتورولا اج 20 کیفیت بهتری داشتند چرا که ظاهرشان شفافتر و نسبت به عکسهای 8 مگاپیکسلی جزئیاتشان بیشتر بود.
تصاویر پرتره سلفی به طور کلی باکیفیت هستند. ظاهر بوکه نمای پشتی طبیعی بوده و جداسازی سوژه از پسزمینه هم به خوبی انجام شده هرچند ممکن است برخی قسمتها ظاهر کشیدهای به خود گرفته باشند. لازم به ذکر است که در اینجا حالت HDR هم در نظر گرفته شده است.
ضبط و کیفیت ویدیو
موتورولا اج 20 پرو میتواند با لنز اصلی فیلمهای 8K با نرخ 24 فریم بر ثانیه و 4K با نرخ 30 و 60 فریم بر ثانیه ضبط کند حال آنکه موتورولا اج 20 میتوانست نهایتاً ویدیوهای 4K با نرخ 30 فریم بر ثانیه ضبط نماید. به علاوه، گوشی مورد بحث ما ویژگی ثابتسازی الکترونیکی را نهایتاً برای کیفیت 4K با نرخ 60 فریم بر ثانیه دارد. این در حالی است که موتورولا Edge 20 این ویژگی را حداکثر برای ویدیوهای 1080p با نرخ 30 فریم بر ثانیه ارائه کرده بود.
لنزهای اولترا واید و تله فوتو هم میتوانند در نهایت فیلمهای 1080p با نرخ 30 فریم بر ثانیه ضبط کنند.
شما میتوانید یکی از دو کدک h.264 یا h.265 را برگزینید ولی توجه داشته باشید که مورد دوم به صورت پیشفرض روشن شده است. اگر هم دوست ندارید مشکلات ناشی از ناسازگاری ویدیوها در برخی از دستگاهها پیش بیاید، قادرید سراغ کدک h.264 بروید هرچند بعید است امروزه کسی به چنین مشکلی برخورد کرده باشد.
فیلمهای 8K با کدک h.264 بیتریت 104 مگابیت بر ثانیه و با کدک h.265 بیتریت 73 مگابیت بر ثانیه دارند. موتورولا Edge 20 Pro برای ضبط کردن این ویدیوها از یک سنسور 9000 × 12000 پیکسلی برشی به اندازه 4320 × 7680 پیکسلی انجام میدهد تا در نهایت به میزان 1.7 برابر (1.7x) روی سوژه زوم کند. کیفیت این فیلمها قابلقبول است. مشخصاً کیفیت آنها از کیفیت تصاویر 108 مگاپیکسلی پایینتر است اما در مقایسه با کیفیت 4K جزئیات بیشتری دارند. البته باید این نکته را به خاطر داشته باشید که به دلیل برشی که انجام میشود، محتواهای ویدیوها ظاهر بزرگتری به خود میگیرند. به علاوه، بد نیست به این موضوع اشاره کنیم که رنج دینامیک ویدیوها عالی بوده و رنگهای آنها سرزنده هستند.
ویدیوهای 4K با نرخ 30 فریم بر ثانیه در کدک h.264 دارای بیتریت 50 مگابیت بر ثانیه و در کدک h.265 دارای بیتریت 42 مگابیت بر ثانیه هستند. شاید میزان شفافیت ایجاد شده بیش از آن چیزی باشد که دوست دارید اما موتورولا یکی از معدود شرکتهایی است که در این زمینه خیلی خوب کار میکند. در این فیلمها، جزئیات زیاد و نویز کم است. رنگها هم سردتر از رنگهای موجود در ویدیوهای 8K هستند. در فیلمهای 4K، قسمتهای نورانی برشخوردهتر میباشند ولی رنج دینامیک آنها قابلقبول است.
فیلمهای 1080p ضبط شده توسط لنز اولترا واید که بیتریت 20 مگابیت بر ثانیهای دارند، از کیفیت معمولی برخوردارند به طوری که در مقایسه با فیلمهای 4K، وضوحشان پایینتر است. البته برای ویدیوهای 1080p، مقدار جزئیات مناسب، دقت رنگها کافی و رنج دینامیک خوب میباشد.
لنز تله فوتو که فیلمهای 1080p با بیتریت 20 مگابیت بر ثانیهای ضبط میکند، عملکرد خوبی از خودش نشان میدهد.
سیستم ثابتسازی تصاویر در زمان فیلمبرداری با کیفیت 8K کار نمیکند به همین دلیل وقتی میخواهید با این وضوح فیلم ضبط کنید، باید گوشی را ثابت نگه دارید.
البته این ویژگی در لنز اصلی و اولترا واید خیلی خوب کار میکند و هنگام راه رفتن، نمای ثابتی را به نمایش میگذارد و وقتی گوشی روی سوژه متمرکز شده نیز خیلی خوب آن را به تصویر میکشد.
لنز پریسکوپی تله فوتو هم به طرز فوقالعادهای خوب کار میکند ولی به اندازه دو لنز دیگر کارآمد نیست.
رقبا و آلترناتیوها
قیمت موتورولا اج 20 پرو برای نمونه دارای رم 12 و حافظه داخلی 256 گیگابایتی تقریباً 700 یورو تعیین شده و در برخی از کشورها نیز این موبایل با قیمت 600 یورویی فروخته میشود. به هر ترتیب، برای اینکه بتوانیم برای این محصول موتورولا رقبا و آلترناتیوهایی پیدا کنیم، قیمت آن را همان 700 یورو در نظر میگیریم.
قیمت وانپلاس 9 برای نمونه دارای رم 12 و حافظه داخلی 256 گیگابایتی 800 یورو تعیین گردیده است. نمایشگر محصول وانپلاس دارای حداکثر روشنایی بیشتر و نمایشگر محصول موتورولا دارای نرخ بازسازی سریعتری میباشد که البته هیچکدام از این دو مورد تأثیر زیادی بر تصمیم نهایی خریداران ندارد. روی کاغذ، شاید تراشه اسنپدراگون 888 وانپلاس 9 قویتر از اسنپدراگون 870 اج 20 پرو باشد ولی باید بگوییم که گوشی دوم در دراز مدت، عملکرد بهتری خواهد داشت. Edge 20 Pro سرعت شارژ کمتری دارد ولی OnePlus 9 سرعت شارژ بیشتری دارد. شاید مهمترین وجه تمایز دو دستگاه، لنز تله فوتو باشد که در اج 20 پرو هست ولی در وانپلاس 9 نیست. در سمت دیگر، لنز اولترا واید محصول وانپلاس قویتر است. خیلی سخت خواهد بود که بخواهیم بگوییم کدام گوشی را بخرید ولی اگرچه موتورولا Edge 20 Pro اسپیکر استریو ندارد اما میتوانیم پیشنهاد خرید آن را ارائه دهیم.
می 11 آی (Mi 11i) شیائومی را میتوان یک رقیب هم قیمت برای موتورولا Edge 20 Pro به حساب آورد. علیرغم اینکه محصول شیائومی نرخ بازسازی 120 هرتزی دارد ولی نمایشگرش به مراتب باکیفیتتر میباشد چرا که از رزولوشن و روشنایی بیشتری سود میبرد. Mi 11i لنز تله فوتو ندارد ولی لنز اصلی آن بهتر و لنز مکرو آن نیز در نوع خودش جذاب است. محصول موتورولا باتری به مراتب بادوامتری دارد ولی سرعت شارژ نماینده شیائومی هم کم نیست و حتی از تکنولوژی شارژ بیسیم هم پشتیبانی میکند. بار دیگر باید اشاره کنیم که می 11 آی اسپیکر استریو دارد ولی اج 20 پرو اسپیکر استریو ندارد.
ایسوس برای فروش نمونهای از ذنفون 8 فلیپ که رم 8 و حافظه داخلی 256 گیگابایتی دارد، 800 دلار درخواست میکند. این گوشی حداقل به میزان 40 گرم سنگینتر و زمختتر است. به علاوه، دوربین عقب آن سهگانه میباشد و همزمان میتوان از این ماژول به عنوان دوربین سلفی نیز بهره برد. مطمئناً چنین ویژگی Zenfone 8 Flip را به گوشی بهتری برای عکسبرداری تبدیل میکند. در سمت دیگر، موتورولا دوام باتری طولانیتر و نمایشگر با نرخ بازسازی سریعتری دارد حال آنکه نرخ نوسازی محصول ایسوس 90 هرتزی است.
در پایان، گلکسی اس 20 اف ای هم آخرین آلترناتیو میباشد. این موبایل خیلی ارزانتر است به طوری که میتوان آن را با قیمت 600 یورویی خرید. لنز تله فوتو آن میتواند به میزان 3 برابر روی سوژه زوم کند ولی لنز اولترا واید آن فوکوس خودکار ندارد و خبری از حالت عکسبرداری مکرو هم نیست. به همین علل، شاید موتورولا Edge 20 Pro گوشی بهتری برای تصویربرداری باشد. در این میان، دیگر مزایای S20 FE عبارتند از تأییدیه ضد آب و خاک IP68، محل قرار دادن مموری کارت میکرو SD و اسپیکرهای استریو.
نظر نهایی
پیشرفتهترین گوشی معرفی شده از خط تولید Edge موتورولا در بسیاری از زمینهها خوب کار میکند. دوربین عقب آن سهگانه است و درست مانند پرچمداران واقعی، لنز پریسکوپی تله فوتو دارد؛ ویژگی که در یک گوشی این بازه قیمتی، پیدا نمیکنید. به علاوه، ویژگی فوکوس خودکار لنز اولترا واید که حکم حالت مکرو را دارد هم چیزی است که باید حتماً به آن اشاره کنیم.
صفحه نمایش موتورولا Edge 20 Pro هم امکانات منحصربفردی دارد که نرخ بازسازی 144 هرتزی مهمترین آن میباشد. این پنل همچنین، اجازه میدهد در زمان اجرای بازیها، فریم ریت زیاد اجرا گردد. تراشه اسنپدراگون 870 این تلفن همراه، امکان بهرهمندی از قابلیت Ready For را به وجود میآورد و استفاده کردن از آن را نیز جذابتر میکند. البته از این نظر، رقبای همقیمت دیگری هستند که راهکارهای مشابهی را ارائه میدهند.
در حالی که به نظر میرسد همه چیز موتورولا اج 20 پرو عالی است اما این دستگاه نقاط ضعفی هم دارد. نبود اسپیکرهای استریو به شدت احساس میشود. به علاوه، کیفیت صدای اسپیکر تک کاناله زیاد قابلقبول نیست. همچنین، خبری از جک هدفون 3.5 میلیمتری و اسلات قرار دادن مموری کارت میکرو SD نخواهد بود حال آنکه در دیگر رقبا، شاهد حضور آنها هستیم. اکثر رقبا سرعت شارژ بیشتری هم دارند ولی به جای این نقطه ضعف، میتوانیم به دوام باتری بینظیر موتورولا Edge 20 Pro اشاره کنیم.
با در نظرگیری تمامی جوانب، Edge 20 Pro در حال حاضر قدرتمندترین محصول موتورولا است و نسبت به رقبای همقیمت خودش حرفهای بیشتری برای گفتن دارد. بر این اساس، اگر نیازی که دارید با خرید موتورولا اج 20 پرو برآورده میشود، دیگر دلیلی ندارد سراغ سایر آلترناتیوها بروید.
نقاط قوت
- صفحه نمایش OLED باکیفیت به همراه نرخ بازسازی 144 هرتزی و حداکثر روشنایی زیاد
- دوام باتری بینظیر
- بهرهمندی از سیستم عامل اندروید خام به همراه ویژگیهای اضافی اختصاصی موتورولا و کارایی زیاد ویژگی Ready For
- عملکرد قابلقبول اسنپدراگون 870 در مقایسه با تراشه پرچمدار اسنپدراگون 888
- کیفیت خوب تصاویر گرفته شده توسط تمامی لنزها و توانایی زیاد لنز اصلی هنگام عکسبرداری در شب
نقاط ضعف
- نداشتن اسپیکرهای استریو
- عدم پشتیبانی از تکنولوژی شارژ بیسیم و سرعت پایینتر شارژر نسبت به رقبا
- نبود حالت عکسبرداری در شب برای لنزهای اولترا واید و تله فوتو