اولترا (Ultra) کلمهای است که معمولاً تولیدکنندگان استفاده میکنند تا نشان دهند محصولی که ساختهاند حتی از مدلهایی که پسوند پلاس (Plus) دارند نیز بهتر است. به عبارت دیگر، سامسونگ امسال تلاش بیشتری کرده و چیزی فراتر از گلکسی اس 20 پلاس (Galaxy S20 Plus) ساخته و آن را گلکسی اس 20 اولترا (Galaxy S20 Ultra) نامیده است.
این دستگاه را که باید پیشرفتهترین تلفن همراه در بهار آتی بدانیم، نشاندهنده پیشرفتی شگرف در مقایسه با مدلهای تولید شده در سال 2019 میباشد. علیرغم اینکه پارسال گلکسی اس 10 (Galaxy S10) و گلکسی اس 10 پلاس (Galaxy S10 Plus) تفاوت زیادی نداشتند و مدل گلکسی اس 10 ای (Galaxy S10e) نمونه کوچکتر آنها به حساب میآمد، امسال شاهد گوشی هستیم که در هر زمینهای از گلکسی اس 20 (Galaxy S20) و گلکسی اس 20 پلاس برتری دارد بنابراین انتخاب پسوند اولترا از سوی کمپانی کرهای برای نامگذاری آن کاملاً بجا بوده است.
این موبایل نمایشگری بزرگتر و باتری بادوامتر دارد و حتی سرعت شارژ منبع نیروی آن نیز بیشتر است. به علاوه، نمونهای از آن ساخته شده که 16 گیگابایت ظرفیت رم دارد حال آنکه رم دو مدل دیگر از این خط تولید نهایتاً به 12 گیگابایت میرسد.
دوربین عقب گلکسی اس 20 اولترا که شاخصترین و بارزترین ویژگی آن به شمار میرود، از وجود لنز اصلی 108 مگاپیکسلی بهره میبرد که 9 پیکسل را با یکدیگر ترکیب و آنها را به یک پیکسل بزرگ تبدیل میکند تا از بیشترین دادههای جمعآوری شده، استفاده نماید. خودِ سامسونگ این فناوری را نوناسل (Nonacell) مینامد.
در کنار لنز اصلی، حسگر تله فوتو حضور یافته که 48 مگاپیکسل قدرت داشته و به خاطر لنز پریسکوپی که دارد میتواند به صورت اپتیکال تا چهار برابر زوم کند. کمپانی کرهای همراه با این سنسور از عبارت 100X Space Zoom یاد کرده است. علیرغم اینکه باید این حسگر را به صورت تخصصی بررسی کنیم تا ببینیم چگونه عمل میکند ولی مشخصات آن حداقل روی کاغذ فوقالعاده جذاب است.
لنز اولترا واید هم در ماژول دوربین عقب قرار گرفته و اگرچه سنسور بزرگ و قابلی است ولی ویژگی فوکوس خودکار که یکی از ملزومات این حسگرها میباشد را ندارد.
در جلو و در بخش دوربین سلفی، لنز 40 مگاپیکسلی جایگیری کرده تا به راحتی بتوانیم گلکسی اس 20 اولترا را از گلکسی اس 20 و گلکسی اس 20 پلاس متمایز کنیم. با توضیحات داده شده، قسمت کیفیت تصاویر این نقد و بررسی بسیار طولانی خواهد بود پس با تبلتفون همراه باشید.
نکته 1: گوشی استفاده شده برای نوشتن این مقاله، نسخه 5G گلکسی اس 20 اولترا میباشد و اگرچه نمونه 4G این دستگاه نیز تولید شده ولی در مجموع تفاوت زیادی میان آنها وجود ندارد.
نکته 2: پردازنده گلکسی اس 20 اولترا مورد بحث در این نقد و بررسی، اگزینوس 990 است ولی نمونهای که از پردازنده کووالکوم اسنپدراگون 865 استفاده میکند هم تولید شده است.
آنباکسینگ و محتویات درون جعبه
گلکسی اس 20 اولترا 5G (Galaxy S20 Ultra 5G) درون جعبه سیاه رنگ ماتی قرار گرفته که حالا استاندارد گوشیهای پرچمدار سامسونگ به حساب میآید. ظاهر این کارتن کوچک با تغییرات جزئی همراه بوده و حالا نام این تلفن همراه را روی آن حک شده میبینیم به طوری که عبارت S20 آنقدر بزرگ شده که تا کنارهها کشیده شده است.
درون این جعبه، یک شارژر سریع 25 واتی قرار گرفته است حال آنکه این دستگاه از شارژرهای پرقدرتتر نظیر 45 واتی هم پشتیبانی میکند. لوازم جانبی دیگری که همراه با خرید سامسونگ گلکسی اس 20 اولترا به فروش میرسند، کابل USB-C و یک هدفون با برند AKG میباشد که انتهای کابل آن شبیه پورت USB-C است. تا بدین جا، محتویات درون جعبه همانهایی بودند که با گلکسی نوت 10 (Galaxy Note 10) نیز در اختیار مشتریان قرار میگرفتند ولی این تمام ماجرا نیست زیرا یک قاب ژلهای شفاف هم به فروش میرسد که درون یک پوشش کاغذی قرار گرفته است.
طراحی
بارزترین ویژگی ظاهری گلکسی اس 20 اولترا، برآمدگی دوربین عقب آن میباشد اما به نظر میرسد سامسونگ در طراحی این قسمت به توفیق چندانی دست نیافته است.
این مستطیل مشکی رنگ، بخش اعظمی از قاب پشتی را اشغال کرده که البته برای جای دادن به سختافزارهای متعدد موجود کاملاً طبیعی است. دلیل اصلی برآمدگی ماژول دوربین عقب، لنز تله فوتو 48 مگاپیکسلی با قابلیت زوم پریسکوپی است زیرا ضخامت آن بیش از 1 سانتیمتر میباشد. البته لنز اصلی 108 مگاپیکسلی هم تأثیر خودش را گذاشته و با ضخامت زیاد و دریچه دیافراگم f/1.8 که دارد نیازمند فضای مدنظر برای قرار گیری بوده است.
اگرچه افراد زیادی چنین شیوه طراحی را دوست ندارند ولی برای اینکه بتوانیم عکسهای باکیفیتی بگیریم، مجبور هستیم با سختافزارهای قرار گرفته در دوربین عقب گلکسی اس 20 اولترا کنار بیاییم. یک نکتهای که تعجببرانگیز است، حک شدن عبارت Space zoom 100X دقیقاً روی مستطیل مشکی رنگ دوربین عقب میباشد. این تصمیم از سوی طراحان محصولات سامسونگ واقعاً جای توجیه ندارد زیرا جذابیت این دستگاه را کاهش داده است. ضمناً، اگر این افراد میخواستند کار مشابهی انجام دهند، بهتر میبود مشخصات فنی لنزها را مینوشتند نه جملهای که ارتباطی چندانی به دوربین ندارد.
نقطه ضعف دیگری که بد نیست به آن اشاره کنیم، رنگبندی است که سامسونگ برای این محصولش برگزیده چرا که جذابیتی ندارند. این مورد در گلکسی اس 20 اولترا بیشتر خودش را نشان میدهد زیرا دو مدل مشکی و خاکستری از آن وارد بازار شده که تفاوت زیادی با هم ندارند بنابراین طرفداران رنگهای روشن، کار سختی برای انتخاب دستگاه مورد علاقه خود خواهند داشت. شاید بهتر باشد که سامسونگ فکری به حال این موضوع کند و به تدریج رنگبندی این خط تولید را گسترش دهد.
در کنارهها اما، موضوع کاملاً فرق میکند چرا که کیفیت ساخت بدنه بسیار بالاست و به خاطر بهرهمندی از پوشش گوریلا گلس 6 در جلو و عقب و فریم فلزی، استحکام این تلفن همراه زیاد خواهد بود. البته برخیها میگویند فریم این دستگاه آلومینیومی و برخیها معتقدند استیل ضد خش است اما بر اساس شایعاتی که در گذشته شنیده بودیم، دو مدل اس 20 و اس 20 پلاس از چارچوب آلومینیومی استفاده خواهند کرد و فریم اس 20 اولترا مانند آیفونها، استیل ضد خش خواهد بود.
در پنل جلویی، نکته جدیدی مشاهده نمیشود. بر خلاف پرچمداران سالهای قبل سامسونگ که نمایشگرشان به سمت کنارهها کشیده شده بود، در گلکسی اس 20 اولترا این موضوع کمتر نمایان میشود. شاید کمپانی کرهای این شیوه طراحی را برگزیده تا محصولش خوشدستتر شده و کاربران به صورت ناخواسته صفحه نمایش را لمس نکنند. در این بین، امکان دارد نظر افراد با یکدیگر متفاوت باشد.
با همه اینها، این پرچمدار سامسونگ را باید یکی از دستگاههایی بدانیم که تقریباً حاشیهای ندارد هرچند نوار مشکی رنگ پایینی تا حدودی ضخیمتر از سایر قسمتهاست.
ضمناً، دیگر اکثر افراد نسبت به دوربین سلفی قرار گرفته در یک نقطه سیاه رنگ اعتراضی ندارند. این جمله بدین معنی نیست که این شیوه طراحی بهترین روش ابداع شده است ولی انتقال آن به کنارهها باعث میشود تا توازن نمای جلویی حفظ گردد.
دیگر قطعهای که در زیر نمایشگر قرار گرفته، سنسور اسکنر اثر انگشت است. این حسگر از خانواده اولتراسونیکی به شمار میرود که سامسونگ تا کنون در پرچمدارانش به کار برده است. به طور کلی سنسورهای اثر انگشتی که این شرکت در محصولاتش قرار میدهد، در مقایسه با مواردی که سایر کمپانیها استفاده میکنند، ضعف محسوستری دارند بنابراین نمیتوانیم در این مورد رضایت خود را اعلام کنیم.
در مورد عملکرد این حسگر بگوییم که نه سریع است و نه دقیق چرا که تا کنون این موضوع در گلکسی اس 10 و گلکسی نوت 10 به اثبات رسیده بود. ضمناً، این سنسور در مقایسه با مواردی که در وانپلاس 7 تی پرو (OnePlus 7T Pro) و هواوی میت 30 پرو (Huawei Mate 30 Pro) به کار رفته، حرفی برای گفتن ندارد. حتی گفته میشود که به خاطر مشکلات سنسور اسکنر اثر انگشت زیر صفحه نمایش محصولات سامسونگ، افراد زیادی سراغ گزینه تشخیص چهره رفتهاند که به مراتب امنیتی کمتری دارد.
از زمان معرفی گوشیهای سری گلکسی اس 9 (Galaxy S9)، کمپانی کرهای در پرچمدارانش اسپیکرهای استریو قرار داده بنابراین خط تولید گلکسی اس 20 هم از قاعده پیروی میکند. همچون نوت 10، سامسونگ یکی از اسپیکرهای این دستگاه را در محل تلاقی فریم و نمایشگر قرار داده و در بالا هم بریدگی به وجود آورده تا حرارت تولید شده بیرون برود و فرکانس صدا حفظ شود.
اسپیکر اصلی اما، در پایین و در کنار پورت USB-C و میکروفون حضور یافته است. متأسفانه در این تلفن همراه اثری از جک هدفون 3.5 میلیمتری نیست. در بالای صفحه نمایش، اسلات قرار دادن مموری کارت و سیمکارت به چشم میخورد تا کاربران بتوانند یا دو کارت حافظه نانو در آن بگذارند و یا دو سیمکارت نانو و یا یک سیمکارت و یک کارت حافظه.
دیگر نکته در مورد شیوه طراحی گلکسی اس 20 اولترا آن است که به دکمههای پاور و کاهش و افزایش صدا در سمت راست جای داده است. علیرغم اینکه قرارگیری دکمه پاور در سمت چپ سری گلکسی نوت 10 تصمیم بدی نبود ولی به هر ترتیب مردم نسبت به حضور آن در سمت راست فریم عادت کردهاند. به صورت پیشفرض تنظیم شده تا وقتی این دکمه را فشار میدهید، دستیار هوشمند سامسونگ یا بیکسبی (Bixby) فعال شود ولی شما میتوانید با مراجعه به تنظیمات، انتخاب نمایید تا کار مدنظرتان را صورت دهد.
ابعاد گلکسی اس 20 اولترا 166.9*76*8.8 میلیمتر و وزن نسخههای 4G و 5G آن به ترتیب 220 و 222 گرم میباشد. علیرغم اینکه هیچکدام از آنها سبک وزن نیستند ولی توجه داشته باشید که آیفون 11 پرو مکس (iPhone 11 Pro Max) 226 گرم است. یک موضوع جالب در مورد پرچمدار جدیدالورود سامسونگ این است که اگر انگشت خود را از روی قسمت برآمدگی دوربین عقب آن بردارید، وزنش را کمتر احساس میکنید.
صفحه نمایش
دستگاه مورد بحث ما از بزرگترین نمایشگری بهره میبرد که تا کنون در گوشیهای سری گلکسی اس (Galaxy S) استفاده شده بنابراین از این نظر با صفحه نمایش نوت 10 پلاس برابری میکند. این پنل Super AMOLED و 6.9 اینچی دارای رزولوشن 3200*1440 پیکسلی بوده و نسبت بدنه به تصویر 20:9 را دارد و در هر اینچ آن هم 511 پیکسل به کار رفته است.
مطمئناً نمیتوانیم رزولوشن را مهمترین نقطه قوت نمایشگر این تلفن همراه بدانیم ولی نرخ بازسازی که سامسونگ برایش در نظر گرفته قطعاً رضایت ما را جلب خواهد کرد. همه گوشیهای سری گلکسی اس 20 دارای نرخ بازسازی 120 هرتزی هستند. یک ترفند ناشناخته برای بهرهمندی از این ویژگی آن است که تنها زمانی میتوانید این نرخ بازسازی را فعال نمایید که رزولوشن نمایشگر را روی 2400*1080 پیکسل تنظیم کرده باشید زیرا اگر وضوح صفحه نمایش را به بیشترین مقدار ممکن برسانید، تنها فعالسازی نرخ بازسازی 60 هرتزی امکانپذیر است. خوشبختانه این گوشی از تکنولوژی سنجش لمسی 240 هرتزی پشتیبانی میکند تا از این نظر در کنار ایسوس راگ فون 2 (Asus ROG Phone II) و بلکشارک 2 (Black Shark 2) قرار گیرد.
با توضیحات داده شده، شما باید از میان وضوح بالا یا نرخ بازسازی سریع یکی را برگزینید. اگرچه اکثر افراد نمیتوانند تفاوت میان رزولوشنهای مختلف را متوجه شوند ولی نرخ بازسازی سریعتر کاملاً مشخص خواهد بود. البته هستند کسانی که تفاوتی میان نرخ بازسازی 120 و 60 هرتزی قائل نمیشوند.
به نظر میرسد سامسونگ برای افزایش دوام باتری و کنترل عملکرد دستگاه تصمیم گرفته رزولوشن QHD را با نرخ بازسازی 120 هرتزی فعال نکند. صرفنظر از دلیل انجام این کار، این اقدام کمپانی کرهای که تنظیمات را در اختیار کاربران قرار داده تا خودشان موارد مدنظرشان را انتخاب کنند، تصمیم بجایی است.
به هر حال، صفحه نمایشی که در این موبایل میبینیم، یکی از درخشانترین پنلهایی است که تا کنون در گوشیهای هوشمند دیدهایم به طوری که در صورت روشن کردن گزینه روشنایی خودکار (Adaptive Brightness)، نهایت روشنایی آن به 894 نیت میرسد تا از نوت 10 پلاس و آیفون 11 پرو مکس که به ترتیب 794 و 834 نیت داشتند، برتری را از آن خودش کند. اگر شما گزینه مذکور را غیرفعال کنید، نهایت روشنایی به 400 نیت کاهش خواهد یافت ولی باز هم این عدد یک رکورد محسوب میشود و در شرایطی که نور محیط به اندازه وجود داشته باشد، اصلاً متوجه این موضوع نخواهید شد.
مقادیر اعلام شده به حالت شفاف (Vivid) مربوط میشدند حال آنکه در گزینه طبیعی (Natural)، میزان روشنایی قابل انتخاب به صورت دستی 370 نیت خواهد بود. روشن کردن نرخهای بازسازی متعدد و تغییر رزولوشن، تأثیر چندانی بر نهایت روشنایی تصاویر ندارد.
در مورد حالات رنگی هم بگوییم که اولین آپشن Natural است که میتواند رنگها را با دقت بالای sRGB پخش کند و تفاوت رنگی را به 2.2 برساند. با روشن شدن گزینه Vivid، تفاوت رنگی 3.6 و دقت آنها DCI-P3 خواهد بود هرچند با افزایش آن با استفاده از اسلایدر موجود، تفاوت رنگی را میتوان به 3.2 درصد هم رساند. پیش از این شاهد نمایشگرهای باکیفیتتر در محصولات سامسونگ بودهایم ولی همین پنل به کار رفته در موبایل مورد بحث ما هم جزو بهترین نمایشگرهای بازار است.
گزینه Dynamic نشان میدهد که این صفحه نمایش از کیفیت HDR10+ نیز پشتیبانی میکند. خوشبختانه سایتهای محبوب پخش آنلاین فیلم مانند یوتیوب و نتفلیکس، میتوانند محتواها را با این کیفیت فوقالعاده پخش کنند.
دوام باتری
با خرید سامسونگ گلکسی اس 20 اولترا میتوانید مالک گوشی شوید که به یک باتری 5000 میلیآمپر بر ساعت در خودش جای داده است. یک منبع نیرو با چنین ظرفیتی به خاطر اینکه ضخامت زیادی دارد، معمولاً در تلفنهای همراه ارزان قیمت بازار به کار میرود. کمپانی کرهای هیچگاه در سری گلکسی اس پرچمداران خودش یک باتری اینچنینی را قرار نداده و بزرگترین منبع نیرویی که تا کنون در محصولات این خط تولید به کار گرفته، باتری گلکسی اس 10 5G و گلکسی اس 10 لایت (Galaxy S10 Lite) بودهاند.
دو دلیل برای حضور یک منبع نیروی ضخیم و بزرگ در گلکسی اس 20 اولترا وجود دارد و آنها هم عبارتند از: قابلیت اتصال به شبکه 5G و نرخ بازسازی 120 هرتزی. از طرفی، به خاطر اینکه این دستگاه پسوند اولترا را یدک میکشد، بهرهمندی از یک باتری ضعیفتر، پرچمدار بودن آن را تحتالشعاع قرار میداد.
در صورت روشن کردن گزینه نرخ بازسازی 120 هرتزی، دوام باتری قابل قبول خواهد بود. چنانچه در این حالت وایفای را روشن کرده و وبگردی کنید، باتری گوشی مورد بحث ما 10 ساعت و نیم دوام خواهد آورد و اگر ویدیو مشاهده نمایید، این عدد به 13 ساعت افزایش خواهد یافت. برای اینکه مقایسهای داشته باشیم، بد نیست بگوییم که با ایسوس راگ فون 2 که باتری 6000 میلیآمپری دارد، در صورت روشن بودن نرخ بازسازی 120 هرتزی میتوان 13 ساعت و 22 دقیقه وبگردی و 16 ساعت و 50 دقیقه فیلم تماشا کرد. وانپلاس 7 تی پرو هم با منبع نیروی 4085 میلیآمپر بر ساعت و نرخ بازسازی 90 هرتزی، قادر خواهد بود به کاربران این امکان را بدهد تا به مدت 18 ساعت و 15 دقیقه فیلم پخش کرده و 12 ساعت و 3 دقیقه در اینترنت گشتوگذار کنند.
روشن کردن نرخ بازسازی 60 هرتزی شرایط را کمی بهتر میکند. در اینجا باید اذعان کنیم که اگر شما این گزینه را روشن میکنید، بهتر است رزولوشن را افزایش دهید بنابراین بهترین آپشن در این قسمت، وضوح 1440p میباشد. بار دیگر تکرار میکنیم که نرخ بازسازی 120 هرتزی را تنها زمانی میتوانید روشن کنید که رزولوشن نمایشگر روی 1080p تنظیم شده است.
در این حالت، وبگردی و پخش فیلم به ترتیب 12 و 16 ساعت به طول خواهد انجامید. آیفون 11 پرو مکس که فقط نرخ بازسازی 60 هرتزی دارد، در هر آزمایش به مدت 3 ساعت بیشتر دوام خواهد آورد. در ایسوس راگ فون 2 هم میتوانید با روشن کردن نرخ بازسازی 60 هرتزی، بیش از 25 ساعت فیلم ببینید و 15 ساعت و 28 دقیقه در اینترنت بگردید. امتیازات به ثبت رسیده برای وانپلاس 7 تی پرو در آزمایشهای مذکور، به ترتیب 18 و 13 ساعت بود.
اگر گزینه اتصال 3G را روشن و تماس صوتی برقرار کردید، میتوانید به مدت 24 ساعت و 20 دقیقه صحبت کنید. در وانپلاس 7 تی پرو و ایسوس راگ فون 2 این عدد به ترتیب 35 و 40 ساعت بود حال آنکه در آیفون 11 پرو مکس رکورد 21 ساعتی به ثبت رسید.
به طور کلی عملکرد باتری گلکسی اس 20 اولترا به شرح زیر است:
- نرخ بازسازی 120 هرتزی و رزولوشن 1080p: به مدت 87 ساعت
- نرخ بازسازی 60 هرتزی و رزولوشن 1440p: به مدت 97 ساعت
سرعت شارژ باتری این محصول سامسونگ به خاطر وجود شارژر 25 واتی در جعبه بسیار زیاد است. اگر انرژی موجود در منبع نیرو 0 درصد باشد، میتوانید در همان نیم ساعت اول، 64 درصد آن را پر کنید و پس از 58 دقیقه کل باتری را پر شده در اختیار بگیرید. همانطور که پیش از این هم گفتیم، این گوشی از شارژرهای 45 واتی نیز پشتیبانی میکند ولی به خاطر عملکرد نه چندان قابل قبول نوت 10 پلاس با شارژر 45 واتی، نمیتوانیم ضمانت کنیم که گلکسی اس 20 اولترا با این شارژر خیلی سریعتر شارژ خواهد شد مخصوصاً اینکه ظرفیت باتری آن هم بیشتر است.
از زمان عرضه گلکسی اس 4 (Galaxy S4)، سامسونگ در پرچمدارانش تکنولوژی شارژ بیسیم را قرار داده است. سرعت انجام این کار در گلکسی اس 20 اولترا نهایتاً به 15 وات میرسد بنابراین از این نظر از سرعت 27 واتی هواوی میت 30 (Huawei Mate 30) و هواوی میت 30 پرو، و 30 واتی شیائومی می 9 پرو (Xiaomi Mi 9 Pro)، شیائومی می 10 (Xiaomi Mi 10) و شیائومی می 10 پرو (Xiaomi Mi 10 Pro) ضعیفتر است. این دستگاه حتی میتواند به عنوان پاور بانک هم استفاده شود. سامسونگ این ویژگی را Wireless PowerShare مینامد و میتواند با سرعت 9 واتی انرژی سایر وسایل نظیر هدفون گلکسی بادز پلاس (Galaxy Buds+) را تأمین کند.
سیستم عامل و رابط کاربری
جدیدترین نسخه رابط کاربری One UI یعنی ورژن 2.1 که توسط خودِ سامسونگ تولید شده، در پرچمدار تازه معرفی شده این شرکت نصب شده است. این ورژن از پوسته نرمافزاری تفاوت چندانی با نسخه 2.0 آن ندارد ولی برخی از تغییرات در آن اعمال شدهاند که صحبت کردن در مورد آنها خالی از لطف نخواهد بود.
شاید به نظر بسیاری از افراد، حالت تیره سرتاسری مهمترین ویژگی One UI 2.1 باشد که همراه با اندروید 10 عرضه شده و علاوه بر تاریک کردن پسزمینه رابط کاربری، رنگ برخی اپلیکیشنها را هم مشکی کرده اما یک نکته دیگر آنکه، در بالای منوی نمایشگر، تنظیمات مربوطه در دسترس قرار گرفته است.
جدیدترین پوسته نرمافزاری همچنین، شیوههای ناوبری را هم دستخوش تغییراتی کرده بنابراین گلکسی اس 20 اولترا نیز دارای چند آپشن برای بهرهمندی از این ویژگی میباشد. در این بین، روش تازه اضافه شده به نظر میرسد که کارایی بیشتری خواهد داشت. در این شیوه، کشیدن انگشتان از کنارههای نمایشگر حکم دکمه بازگشت را خواهد داشت، کشیدن انگشت از پایین به سمت بالا شما را به هوم اسکرین خواهد برد و کشیدن انگشت به سمت بالا و نگه داشتن آن، سوئیچکننده میان برنامهها را اجرا خواهد کرد. بد نیست به این نکته اشاره کنیم که برخی اوقات هنگام برگشتن به منوی قبلی یا رفتن به هوم اسکرین، کنارههای قاب گوشی یا پوشش محافظ آن مزاحم شما خواهند شد ولی به خاطر اینکه امنیت دستگاه از این طریق تأمین شده، نمیتوانیم نسبت به این موضوع شکایت داشته باشیم. ضمناً، چنانچه به همان روش قدیمی ناوبری با دکمههای مربوطه علاقهمندید، امکان فعالسازی آن هم وجود دارد.
تکنولوژیهای بیومتریک حاضر در این گوشی عبارتند از سنسور اسکنر اثر انگشت زیر صفحه نمایش و تشخیص چهره. پیش از این در مورد مشکلات حسگرهای اثر انگشت اولتراسونیک صحبت کردهایم بنابراین اگر این سنسورها نمیتوانند انتظارات شما را برآورده کنند، میتوانید سراغ فناوری تشخیص چهره بروید که البته اگرچه امنیت کمتری دارد ولی استفاده از آن راحتتر است.
سایر امکانات One UI 2.1 تقریباً همانهایی هستند که پیش از این در نسخههای 2 و 1 این رابط کاربری دیده بودیم. با این حال، در این ورژن تغییری ایجاد شده که به اسلایدر کاهش روشنایی نمایشگر مربوط میشود. واقعیت آن است که این گزینه از قسمت بالایی نوار اعلانات به پایین آن منتقل شده است.
پیش از این و در نسخه 9.0 اندروید، کاربران باید در قسمت سوئیچکننده میان برنامهها، انگشت خود را روی آن قرار میدادند تا گزینههای مدنظرشان را ببینند اما حالا سامسونگ تصمیم گرفته در این بخش تغییراتی به وجود آورد. به همین خاطر منوی حاوی آپشنهای مختلف را به کنار آیکون نرمافزار آورده تا راحتتر بتوانیم روی آن کلیک کنیم. لازم به ذکر است که در ورژن قبلی One UI، این منو در پایین نمایشگر جای میگرفت.
Edge Panels یکی از قابلیتهای محبوبی است که در دستگاههای سری گلکسی اس 20 دستخوش تغییرات جزئی و گوشههای آن گرد شده است. با استفاده از این ویژگی و با کشیدن انگشت از کنارههای نمایشگر، میتوانید به اپلیکیشنها، ابزارها، قسمتهای مختلف و . . . سریعتر دسترس پیدا کنید. شما میتوانید مشخص نمایید که Edge Panels از کدام سمت صفحه نمایش ظاهر شود و حتی جای آن را هم تغییر دهید. در این منو همچنین، امکان تعیین میزان روشنایی لبههای نمایشگر هنگام دریافت اعلانات وجود دارد. ضمن اینکه میتوان از میان گزینهها و آپشنهای متعدد نیز یکی را برگزینید.
دیگر تغییر کوچک ولی مهمی که باید به آن اشاره کنیم، همگام شدن نرمافزار Google Duo با اپلیکیشن برقراری تماس Phone میباشد. با استفاده از این ویژگی، شما میتوانید از همان قسمتی که به دیگران زنگ میزنید، تماس تصویری برقرار نمایید. Quick Share هم جدیدترین روش سامسونگ برای انتقال دادهها از طریق وایفای دایرکت و بلوتوث است که فقط با گوشیهای ساخت این شرکت سازگاری دارد.
یک قابلیت جالبی که در این دستگاه وجود دارد آن است که با خرید سامسونگ گلکسی اس 20 اولترا و فعال کردن گزینه Music Share که از بلوتوث 5 استفاده میکند، میتوانید این تلفن همراه را به یک اسپیکر بلوتوثی متصل نمایید و از این موبایل به عنوان یک هاب بهره ببرید تا سایر گوشیها از طریق آن به اسپیکر وصل شوند.
عملکرد و امتیازات بنچمارک
همچون سایر گوشیهای پرچمدار سامسونگ، دو مدل از گلکسی اس 20 اولترا تولید شده که یکی از چیپست اگزینوس 990 و دیگری از کووالکوم اسنپدراگون 865 بهره میبرد.
هر دو این تراشهها با فرآیند لیتوگرافی 7 نانومتری پلاس تولید شدهاند و یک مودم اکسترنال دارند.
در ادامه باید دوباره یادآوری کنیم که دو نسخه از گلکسی اس 20 اولترا ساخته شده که یکی 4G و دیگری 5G است. البته تفاوت زیادی میان عملکرد این دستگاه وجود ندارد و بیشترین فرقی که مشاهده خواهیم کرد، احتمالاً به اگزینوس 990 و اسنپدراگون 865 مربوط خواهد شد.
زمانی که این گوشی را با نسخهای از گلکسی نوت 10 پلاس که از پردازنده اگزینوس بهره میبرد مقایسه میکنیم، محصول سال 2020 سامسونگ در آزمایش تک هستهای GeekBench به میزان 10 تا 17 درصد بهتر کار میکند. در آزمایش چند هستهای، تفاوت عملکرد به 17 تا 25 درصد افزایش مییابد. به علاوه، در آزمایشهای 3DMark، OpenGL و Vulkan هم عملکرد این دستگاه تقریباً 33 تا 35 درصد بهتر است.
یک نکته منفی در مورد گلکسی اس 20 اولترا آنکه به راحتی داغ میکند و این موضوع زمانی شکل واقعیت به خود میگیرد که فعالیتهای سنگین با آن اجرا میکنید.
دوربین
ماژول دوربین عقب گلکسی اس 20 اولترا مخصوص به خودش است و دوربین اصلی دو مدل دیگر این خط تولید فقط از نظر ظاهری به این قسمت پرچمدار جدید سامسونگ شبیه هستند.
بیایید ابتدا در مورد لنز اصلی دوربین عقب صحبت کنیم. این سنسور 108 مگاپیکسلی ISOCELL Bright HM1 نام دارد و سامسونگ آن را با کلمه نوناسل معرفی کرده است. کلمه نونا (Nona) از زبان لاتین گرفته شده و به معنای عدد 9 میباشد تا نشان دهد این حسگر 9 پیکسل را با یکدیگر ترکیب و آنها را به 1 پیکسل تبدیل میکند.
این فناوری باعث میشود تا تکنولوژی کواد بایر که در دیگر گوشیهای پرچمدار وجود دارد قدیمی به حساب بیاید و در تصاویری که گرفته میشود، نویز کمتری وجود داشته باشد و در حالت HDR، عملکرد دوربین بهتر شود.
هر کدام از قسمتهای تعبیه شده در این سنسور که وظیفه تصویربرداری را بر عهده دارند، 0.8 میکرومتر هستند که در کنار هم قرار دادن آنها در یک مربع 3*3 باعث خواهد شد، یک لنز 2.4 میکرومتری ایجاد شود تا از این نظر، دوربین گلکسی اس 20 اولترا همچون دوربین کامپکت سونی RX100 VII باشد.
خودِ لنز هم بزرگ است تا بتواند نور کافی را جمعآوری کند. خوبی سنسورهای بزرگ این است که زاویه بیشتری را پوشش میدهند بنابراین این حسگرها برای گرفتن تصاویر پرتره و بوکه گزینه ایدهآلی خواهند بود. حالا این مشخصات شگفتانگیز را با دریچه دیافراگم f/1.8 ترکیب کنید تا خودتان متوجه شوید که کیفیت عکسهایی که به ثبت میرسانید، چهقدر بالاست.
در این بین، شاید برخیها بخواهند زاویه بیشتری را پوشش دهند و از مناظر طبیعی عکسبرداری کنند و یا علاقه دارند تا از نمای نزدیک از سوژههای خود عکس بگیرند. اگر قرار باشد این کار توسط لنز اصلی صورت گیرد، باید دریچه دیافراگم بسته یا باز شود. سامسونگ قبلاً چنین کاری را انجام میداد و امکانی را فراهم میکرد که دریچه دیافراگم بین f/1.5 تا f/2.4 متغیر باشد ولی اینبار خبری از آن نیست چرا که گذاشتن یک چنین سنسوری در این ماژول مستطیل شکل کار سختی است. کمترین مزیت استفاده از این فناوری در این تلفن همراه آن است که مناظری که روی آنها فوکوس نشده، واضحتر هستند.
دیگر حسگر حاضر در این بخش، تله فوتو میباشد که به لنز پریسکوپی مجهز است. البته چنین چیزی را قبلاً در هواوی پی 30 پرو و اوپو رنو 10 ایکس زوم (Oppo Reno 10X Zoom) دیده بودیم.
لنزهای پریسکوپی بدینگونه عمل میکنند که به صورت عمودی در گوشی قرار میگیرند و یک منشور، رنگها را با زاویه 90 درجهای میشکند و منعکس میکند. با این روش، میتوان لنزهای بزرگی را در دستگاه قرار داد.
دلیل اینکه لنز تله فوتو بیشتر از سایر حسگرها به چشم میآید آن است که اندازهاش در مقایسه با آنها بزرگتر میباشد. این سنسور 48 مگاپیکسلی کواد بایر عملکردی شبیه به مواردی دارد که در اکثر گوشیهای میانرده مشاهده میشود. این لنز میتواند به میزان 4 برابر به صورت اپتیکال زوم کند و فاصله کانونی 103 میلیمتری را پوشش دهد. البته علیرغم اینکه دریچه دیافراگم f/3.5 انتخاب مناسبی نیست ولی پس از قرارگیری در کنار دیگر لنزها، باعث بهبود عملکرد کلی دوربین میشود.
سنسور اولترا واید، ضعیفترین حسگر به کار رفته در ماژول دوربین عقب گلکسی اس 20 اولترا است. واقعاً دلیل اینکه چرا تکنولوژی فوکوس خودکار در این لنزهایی که سامسونگ استفاده میکند وجود ندارد را نمیدانیم. با این حال، اندازه 1.4 میکرومتری این سنسور با فاصله کانونی 13 میلیمتری و دریچه دیافراگم f/2.2، باعث میشود تا آن را منحصربفرد، سریع و عریض بدانیم.
در کنار لنزهای نامبرده، یک حسگر ToF هم حضور دارد که اگرچه تأثیر چندانی برای شیوه عکسبرداری شما نخواهد گذاشت و نمیتوانید با آن عکس بگیرید ولی بودنش بهتر از نبودنش است.
در جلو هم یک ماژول دوگانه قرار گرفته که متشکل از یک لنز اولترا واید 40 مگاپیکسلی با تکنولوژی کواد بایر میباشد. اندازه واحدهای عکسبرداری این سنسور اینبار کوچکتر از 0.7 میکرومتر هستند ولی ترکیب آنها با یکدیگر یک لنز فوقالعاده را تشکیل میدهند. فاصله کانونی که این حسگر پوشش خواهد داد، 26 میلیمتر بوده و از همه مهمتر، با دریچه دیافراگم f/2.2 به تکنولوژی فوکوس خودکار هم تجهیز شده است.
اپلیکیشن دوربین
در گلکسی اس 20 اولترا جدیدترین نسخه نرمافزار مدیریت دوربین ساخته شده توسط سامسونگ قرار دارد و در آن تغییراتی نیز به وجود آمده تا با سختافزارهای این تلفن همراه همخوانی داشته باشد. با این حال، دستورات اصلی فرقی نکردند به گونهای که کشیدن انگشتان به سمت چپ یا راست میان حالات مختلف سوئیچ خواهد کرد و یک گزینه نیز در اختیارتان قرار گرفته تا تنظیمات را شخصیسازی کنید و یا ترتیب جایگیری آپشنها را تغییر دهید. ضمناً، کشیدن انگشت از پایین به بالا یا برعکس هم باعث سوئیچ شدن میان دوربین عقب و دوربین جلو خواهد شد.
در این نرمافزار، زوم کردن یک کار پرزحمت است چرا که باید به خاطر بسپارید دایرهای که در آن سه درخت وجود دارد، به لنز اولترا واید، دایرهای که در آن دو درخت وجود دارد به لنز اصلی و دایرهای که در آن یک درخت وجود دارد به لنز تله فوتو مربوط است. مشکل دیگر این است که لمس آیکون دایرهای که یک درخت دارد، فرآیند زوم 5 برابری را اجرا خواهد کرد حال آنکه توانایی اصلی این لنز برای بزرگنمایی، نهایتاً 4 برابر است. زمانی که این آیکون را لمس کردید، چندین دکمه دیگر ظاهر خواهد شد که مقادیر 2x، 4x، 10x، 30x و 100x را نشان میدهند. در واقع در اینجاست که توانایی زوم 4 برابری به فراموشی سپرده میشود. یکی از اشتباهات سامسونگ این است که اگر در همین حالت روی آیکون دارای دو درخت کلیک کنید، باز هم مقادیر زوم گفته شده را نشان میدهد در حالی که این آیکون مخصوص لنز اصلی است و چنین تواناییهایی ندارد.
روش عجیب سامسونگ برای ارائه گزینههای بزرگنمایی در دوربین سلفی هم مشاهده میشود ولی نکته مثبت این است که در این قسمت با آن آشنا هستیم.
به هر حال، یک گزینه اضافه شده و بسیار کاربردی در تنظیمات دوربین جلو این است اگر تشخیص دهد تعداد چهرههای به نمایش درآمده در قسمت منظرهیاب زیاد میباشد، به صورت خودکار به حالت عریض سوئیچ خواهد کرد. آن دسته از افرادی که به چنین قابلیتی علاقه ندارند، میتوانند گزینه مربوطه را از تنظیمات اپلیکیشن دوربین خاموش کنند.
در گوشه بالا سمت راست منظرهیاب، همان آیکون شبیه چرخدنده معروف برای دسترسی به تنظیمات جایگیری کرده و گزینههایی نظیر رزولوشن ویدیو، خطوط شطرنجی، دادههای مربوط به موقعیت مکانی و . . . در آن تعبیه شدهاند. در دسته Save Options هم آپشن تصحیح لنز اولترا واید قرار گرفته است. به علاوه، امکان روشن یا خاموش کردن آپشن بهینهسازی منظره هم وجود دارد.
گزینه HDR خودکار اینبار به شکل جدیدی در اختیار کاربران قرار گرفته به طوری که یا باید مشخص کنید روشن بماند و یا خاموش.
حالت پیشرفته (Pro) که در هر گوشی ساخته شده توسط سامسونگ فرق دارد، در اینجا به چشم میخورد. در گلکسی اس 20 اولترا، با فعال کردن گزینه عکسبرداری پیشرفته میتوانید میزان ISO، سرعت شاتر، فوکوس دستی و میزان تعادل نور سفیدی را مشخص کنید. حالات اندازهگیری (Metering Mode) و فوکوس خودکار، و نیز دکمه کنترل کنتراست و اشباع شدن رنگ هم در دسترس قرار دارند.
یک ویژگی جدید که مخصوص سال 2020 است و اتفاقاً حالت عکسبرداری مخصوص به خودش را هم دریافت کرده، Single Take نام دارد. این گزینه 10 ثانیه به شما فرصت میدهد تا چهره خود را به هر شکلی که میخواهید دربیاورید و سپس الگوریتمهای هوش مصنوعی موجود بهترین لحظه را به ثبت برسانند و به آنها افکت بیفزایند و یا حتی کلیپهای کوتاه تهیه کرده و به آنها موسیقی اضافه کنند.
کیفیت تصاویر گرفته شده در روز
کیفیت تصاویر گرفته شده توسط لنز اصلی و در شرایطی که نور کافی وجود داشته باشد، بسیار عالی است. شیوه ساخت این سنسور بهگونهای است که نمیتواند جزئیات را به میزان کافی به ثبت برساند به همین دلیل عکسهای 12 مگاپیکسلی این گوشی به اندازه تصاویر 12 مگاپیکسلی نوت 10 پلاس جزئیات دارند.
اگر بخواهیم واقعیت را بگوییم، باید اعتراف کنیم که دلیل دیگری که باعث میشود جزئیات به اندازه کافی به ثبت نرسند، فرآیند پردازش تصاویری میباشد که سامسونگ ابداع کرده است.
به خاطر چنین الگوریتمهایی، معمولاً وقتی از جاهایی عکس میگیرید که رنگ صاف و یکنواختی دارند (مثلاً آسمان آبی فصل تابستان)، نویز به هیچ عنوان دیده نمیشود.
در واقع آبی آسمانی جزو اشباعشدهترین رنگهای دنیاست که خوشبختانه این محصول کمپانی کرهای به خوبی میتواند از آن عکس بگیرد.
رنج دینامیک هم در نقاط پرنور بسیار عالی است و اگر در قسمتهای سایهدار این فاکتور بیشتر میشد، دیگر مشکلی وجود نداشت. البته میتوان با نرمافزارهای ویرایش تصاویر، رنج دینامیک عکسها را هرقدر که میخواهیم، تغییر دهیم.
تصاویر کلوزآپی که این لنز بزرگ به ثبت میرساند، باکیفیت هستند. به علاوه، علیرغم اینکه بیش از 10 سانتیمتر نمیتوانیم روی سوژههای مدنظر زوم کنیم ولی باز هم تصاویری که در اختیار خواهیم داشت شفاف و واضح خواهند بود.
یک حقیقت در مورد لنزهای کواد بایر این است که نباید از تمام پتانسیل آنها برای عکسبرداری استفاده شود. البته اگرچه این سنسورها در برخی شرایط خاص میتوانند با به کارگیری همه تواناییهایشان تصویربرداری کنند ولی هیچگاه نمیتوان از این موضوع مطمئن بود که خروجی آنها کیفیت مناسبی خواهد داشت یا خیر.
همین قانون برای لنزهای نوناسل هم صادق است. شاید با استفاده از تمام پتانسیل این حسگرها بتوانید در محیطهای بسته عکسهای باکیفیتی بگیرید ولی در محیطهای باز بعید است چنین چیزی تکرار شود. باید اینگونه بگوییم که وقتی میخواهید در روز و از سوژههای موجود در طبیعت عکس بگیرید، لنز نوناسل تصاویری خواهد گرفت که شبیه موارد 12 مگاپیکسلی هستند.
لنز اولترا واید هم در حد و اندازه خودش عکسهای خوبی میگیرد به طوری که رنگها دقیق و رنج دینامیک بالاست اما جزئیات چندان زیاد نیستند.
یک مشکل در مورد لنز اولترا واید دوربین عقب گلکسی اس 20 اولترا وجود دارد و آن این است که فوکوس خودکار در آن مشاهده نمیشود بنابراین اگر میخواهید توجه دیگران را به سمت یک سوژه جلب کنید، باید کاری انجام دهید که پسزمینه به صورت خودکار تار شود. البته باید سامسونگ را درک کنیم زیرا هیچ لنز اولترا واید دیگری در بازار نیست که اینقدر عریض بوده و ویژگی فوکوس خودکار هم داشته باشد.
واقعاً یکی از کارهای مثبتی که سامسونگ انجام داده این است که گزینه تصحیح لنز را در تنظیمات تعبیه کرده تا هر لرزشی که در تصاویر وجود داشت را بتوان با روشن کردن آپشن مربوطه از بین برد. در مجموع در گوشه عکسهایی که میگیرید رنگها کشیده شده و تار خواهند شد ولی باید چشمان خود را به روی این نقطه ضعف ببندیم پس بهترین کار آن است که این گزینه را همیشه روشن نگه دارید.
کیفیت تصاویر گرفته در حالت بزرگنمایی یا زوم
انتقاداتی که به گزینه زوم چند برابری داشتیم را در چند قسمت از این مقاله عنوان کردیم ولی بد نیست ببینیم این آپشن در شرایط واقعی چگونه کار میکند.
همانطور که قبلاً هم گفتیم، لنز اولترا واید و پریسکوپی گلکسی اس 20 اولترا دارای فاصله کانونی 103 میلیمتری بوده و میتواند به میزان 4 برابر زوم کند به همین دلیل ابتدا کیفیت عکسهایی که این حسگر میگیرند را بررسی میکنیم. به طور کلی وضوح و شفافیت این تصاویر بسیار بالاست و جزئیات در آنها زیاد بوده و نویزی در آنها دیده نمیشود. ضمن اینکه رنگها دقیق، رنج دینامیک بالا و کنتراست زیاد است. همچنین، ترکیب یک سنسور بزرگ با یک لنز بلند قد باعث میشود تا بتوان سوژههایی که در پسزمینه وجود دارند را به صورت فشرده مشاهده کرد.
حال اگر میزان بزرگنمایی را به 5 برابر افزایش دهید، باز هم تصاویر کیفیت قابلقبولی خواهند داشت هرچند به خاطر فرآیند پردازش، کمی تار خواهند شد. شاید بهتر میبود سامسونگ مشخص میکرد که تفاوت گزینههای 4x با 5x در چیست.
در مرحله بعد به میزان زوم 10 برابری میرسیم. در اینجا، تصاویر باز هم کیفیت مناسبی دارند و اگر میخواهید آنها را در کامپیوتر یا تلویزیونهایی ببینید که چند 10 اینچ هستند، احتمالاً با عکسهایی روبهرو خواهید شد که جزئیات زیادی داشته و واضح میباشند.
یکی از دلایلی که زوم کردن به صورت دیجیتالی را به برش تصاویر ترجیح میدهیم آن است که روی سوژه دقیقاً نورپردازی انجام میشود. به این نکته توجه داشته باشید که اگر لنز را کمی از سوژه مدنظر دور کنید، دوربین خودبهخود فضای بیشتری را پوشش داده و احتمالاً نورپردازی را آنطور که انتظار دارید، انجام نخواهد داد.
دکمه زوم بعدی 30x است. به خاطر کیفیت بد عکسهایی که این حالت میگیرد، نمیتوانیم در مورد آنها زیاد صحبت کنیم.
و بالأخره به گزینه زوم 100 برابری (100x) رسیدیم.
برای اینکه گلکسی اس 20 اولترا بتواند روی سوژه مدنظر افراد به میزان 100 برابر زوم کند، از دوربینی بهره میبرد که توانایی بزرگنمایی 4 برابری تصاویر را دارد تا در مرکز سوژه جزئیات به اندازه کافی به ثبت برسند. در نهایت، خودِ این گزینه حاشیهها را با دادههای جمعآوری شده توسط لنز اصلی پر میکند. برای اینکه این موضوع را بهتر متوجه شوید، فقط کافی است به کنارهها نگاهی بیندازید.
تصاویر گرفته شده در شرایط کم نور و شبها
روی کاغذ و با مشاهده امکانات دوربین گلکسی اس 20 اولترا، به این نتیجه میرسیم که این گوشی میتواند در شرایط کم نور و شبها تصاویر بسیار باکیفیتی بگیرد.
لنز اصلی این تلفن همراه در حالت معمولی تصاویر 12 مگاپیکسلی فوقالعادهای میگیرد و در آنها جزئیات زیاد، نویز کم و دقت رنگها بالاست. در مجموع، این دستگاه نسبت به بسیاری از رقبای خودش بهتر کار میکند.
خوشبختانه گزینه عکسبرداری در شب (Night Mode) در دسترس قرار گرفته و هنگامی که در حال تصویربرداری از منابع نوری هستید، بسیار عالی کار میکند. البته در این حالت، رنگها کمی اشباعشده به نظر خواهند آمد ولی نویز به کلی کاهش یافته است. ضمناً، اگر از نمای نزدیک به تصاویر نگاه کنید، ممکن است متوجه شوید که جزئیات از بین رفتهاند. باید بگوییم که دلیل رخ دادن این اتفاق، فرآیند پردازش تصاویر سامسونگ میباشد.
یکی از نکات مهمی که هنگام عکسبرداری با Night Mode باید به آن توجه داشته باشید این است که هر وقت که دکمه شاتر را فشار دادید، باید گوشی را چند ثانیه نگه دارید.
دیگر نکته آموزشی حین استفاده از این گزینه، آن است که روی نمایشگر گوشی مدت تخمین زده شده برای ذخیره عکس را نشان میدهد. مشاهده شده که این عدد بعضاً به 8 ثانیه هم رسیده و این یعنی برای گرفتن یک عکس باید به مدت 8 ثانیه بدون حرکت ثابت بایستید.
وقتی حالت عکسبرداری در شب لنز اولترا واید گلکسی اس 20 اولترا را با نمونههای موجود در دستگاهها و پرچمداران پیشین سامسونگ مقایسه میکنیم، به راحتی متوجه پیشرفت میشویم. علیرغم اینکه این سنسور در برابر عملکرد لنز اصلی حرفی برای گفتن ندارد و تصاویری که میگیرد کمی تیره هستند اما جزئیاتی که به ثبت میرساند بسیار بالا بوده و رنج دینامیک هم در حد و اندازه خودش خوب است.
بار دیگر تکرار میکنیم که وقتی دوربین نمیتواند با یک بار نورپردازی تمامی منطقه مدنظر را روشن کند، گزینه Night Mode به آن کمک خواهد کرد بنابراین این حالت در برخی اوقات حکم نورافکن مجازی را دارد و منابع نوری را کم و بیش روشن میکند و دقت رنگها را هم افزایش داده و نویز را کاهش میدهد.
شاید بتوانیم بگوییم حالت زوم دوربین اصلی میتواند در شب هم تصاویر خوبی بگیرد ولی بهتر است نهایتاً از گزینه بزرگنمایی 5 برابری بهره ببرید. عکسهایی که با این حالت میگیرید، چندان کارآمد نخواهند بود ولی در مجموع کیفیت مناسبی دارند. اگر این گزینه را با آپشنهای مشابه موجود در دیگر گوشیها مقایسه کنیم، به راحتی متوجه خواهیم شد که از هر نظر از جمله دقت رنگ، رنج دینامیک و جزئیات برتری محسوسی دارد.
حال اگر گزینه Night Mode را روشن کنید، به این نتیجه میرسید که حالت بزرگنمایی بیش از پیش خودش را نشان میدهد. البته در اینجا رنگها دقت خود را حفظ خواهند کرد و سایهها هم باکیفیتتر شده ولی از وضوح تصاویر کاسته خواهد شد.
با توجه به تصاویری که در حالت زوم 4 یا 5 برابری گرفته شده، در نهایت به این نتیجه میرسیم که تفاوت زیادی میان آنها وجود ندارد بنابراین نباید ذهن خود را درگیر این موضوع کنید که باید کدام یک را برگزینید.
و حالا گزینه Night Mode را روشن میکنیم.
اگر به خاطر داشته باشید، در هنگام عکسبرداری در روز لنز تله فوتو به کمک کاربر میآمد ولی در اینجا به نظر میرسد چنین اتفاقی نمیافتد. حتی گفته میشود که لنز اصلی جای حسگر نامبرده را پر میکند.
به طور کلی باید اعتراف کنیم که Night Mode در افزایش کیفیت تصاویر نقش تعیینکنندهای دارد. برعکس، در شرایطی که دو لنز با کمک یکدیگر عکسبرداری میکنند، نمیتوانیم تفاوت آنها را از هم مشخص نماییم. در واقع خروجی کار بستگی به شرایط نور محیط دارد به طوری که برخی اوقات فرآیند پردازش تصاویر گوشی فعال میشود و در بعضی وقتها اصلاً روشن نخواهد شد. بهتر است اینگونه بگوییم که پس از عکسبرداری با این حالت، بد نیست در تصاویر تغییرات جزئی به وجود بیاوریم هرچند به خاطر اینکه باید برای گرفتن هر عکس به مدت 8 ثانیه ثابت بمانیم، کار کردن با گزینه Night Mode چندان آسان نخواهد بود.
تصاویر پرتره
گرفتن تصاویر پرتره با گلکسی اس 20 اولترا کار نسبتاً سختی خواهد بود به طوری که افرادی که آشنایی زیادی ندارند، باید همان ابتدا گزینه فوکوس زنده (Live Focus) را انتخاب کنند. همانطور که در پرچمداران پیشین سامسونگ هم دیده بودیم، در اس 20 اولترا نیز دو گزینه عکسبرداری پرتره وجود دارد. برای مثال، در نوت 10 و اس 10 دو آیکون مشاهده میشد که یکی مخصوص لنز اصلی و دیگری مخصوص لنز اولترا واید بود و یک آیکون سوم هم در دسترس قرار گرفته بود تا میزان عمق تصاویر مشخص شود.
در اس 20 اولترا اما، وظیفه عکسبرداری پرتره به عهده لنز اصلی خواهد بود و تعیین کردن میزان عمق آنها را سنسور ToF انجام خواهد داد. این اتفاق دو نقطه ضعف دارد:
- شما را به سوژه مدنظر نزدیکتر میکند ولی امکان دارد فرآیند عکسبرداری سختتر شود.
- به خاطر مشخصات فنی خاص لنز اصلی، ظاهر سوژهها در برخی قسمتها تحریف خواهد شد.
با این توضیحات، در حالت Zoomed-in تصاویر شفافیت زیادی نخواهند داشت چرا که باید وسط عکس گرفته شده توسط لنز اصلی بریده شود تا میزان بزرگنمایی آن به اندازه زوم 2 برابری باشد. البته در اینجا رنج دینامیک قابل قبول است.
در میان گزینهها، یک حالت پرتره دیگر هم وجود دارد که در واقع از میزان زوم 4 برابری بهره میبرد. فاصله کانونی 103 میلیمتری که این حالت پوشش میدهد، بسیار نزدیک به فاصله پوشش داده 105 میلیمتری میباشد که دیگر گوشیها دارند. با توجه به اینکه در گلکسی اس 20 اولترا فضای میان سوژه و پسزمینه به خوبی تشخیص داده میشود، نمای پشت تار خواهد شد. با این حال، یک مشکلی که در اینجا وجود دارد آن است که برخی اوقات نمیتوان سوژه را در فریم قرار داد.
لازم به ذکر است که از گزینه فوکوس زنده برای عکسبرداری پرتره از اشیا و سوژههای غیرانسان هم میتوان بهره گرفت.
تصاویر سلفی
وقتی به اندازه کافی بر روشهای عکسبرداری سلفی در گوشیهای سامسونگ اشراف پیدا کردید، میتوانید با گلکسی اس 20 اولترا تصاویر سلفی بسیار باکیفیتی بگیرید. در آن موقع در عکسهایی که در اختیار خواهید داشت، رنگها دقیق، رنج دینامیک فوقالعاده و جزئیات زیاد خواهد بود.
فوکوس زندهای که برای دوربین سلفی تعبیه شده، بیشتر روی نقاط خاصی از سوژه و لبههای آن تمرکز میکند. با این حال، در مجموع عکسهای سلفی پرترهای که با این پرچمدار سامسونگ میگیرید بسیار باکیفیت هستند.
شما میتوانید گزینهای را روشن کنید تا تصاویر سلفی با رزولوشن 40 مگاپیکسلی به ثبت برسند. در اینجا چنانچه نور کافی وجود داشته باشد، جزئیات زیادی در عکسها خواهید داشت هرچند پیشنهاد ما استفاده از همان حالت معمولی و ذخیره تصاویر 10 مگاپیکسلی میباشد.
در میان سایر گزینهها، آپشن Selfie Tone هم وجود دارد که به شما اجازه میدهد نحوه به نمایش درآمدن رنگها را روی سه حالت اصلی (Original)، گرم (Warm) و سرد (Cool) تنظیم نمایید. با این وجود، حالت پیشفرض بهترین گزینه خواهد بود زیرا میزان کنتراست بیشتری دارد.
ضبط ویدیو
با خرید سامسونگ گلکسی اس 20 اولترا میتوانید از گزینههای متعدد و متنوع ضبط ویدیو استفاده کنید. برای مثال، لنز اصلی میتواند ویدیوهای 8K با 24 و 60 و 4K با 60 فریم بر ثانیه ضبط کرده و همه لنزها امکان فیلمبرداری با کیفیت 4K و 30 فریم بر ثانیه را خواهند داشت.
ضمن اینکه، میتوانید در حالت زوم 2 برابری و توسط لنز اصلی، فیلمهای 4K و 1080p با 30 یا 60 فریم بر ثانیه بگیرید. حال اگر میزان بزرگنمایی را به 4 برابر یا بیشتر افزایش دهید، لنز تله فوتو وارد عمل خواهد شد و قابلیت ضبط ویدیوهای 4K و 1080p با 30 فریم بر ثانیه به وجود خواهد آورد. به علاوه، چنانچه ابتدا حالت زوم 4 برابری را اجرا کنید و سپس رزولوشن و فریم ریت را تغییر دهید، امکان فیلمبرداری 4K با 60 فریم بر ثانیه را خواهید داشت ولی توجه نمایید که اگر در همان ابتدا تنظیمات را تغییر دهید، آیکون مربوط به زوم ناپدید خواهد شد. در واقع با این رابط کاربری، سامسونگ تلاش کرده تا کاربران را از فیلمبرداری در حالت Zoomed-in با 60 فریم بر ثانیه منع کند زیرا اعتقاد دارد کیفیت آنها زیاد نیست.
لنز اولترا واید که زاویه گستردهای را پوشش میدهد، دکمه به ثبت رساندن 60 فریم در هر ثانیه را در اختیار کاربران گذاشته است.
خوشبختانه سیستم ثابتسازی الکترونیکی در همه لنزها کارایی دارد. همچنین میتوانید آن را غیرفعال کنید چرا که برخی اوقات اجازه عکسبرداری مناسب را به شما نخواهد داد.
در ادامه گزینه فیلمبرداری Super Steady Mode وجود دارد که با گوشیهای سری گلکسی اس 10 معرفی شده بود. این حالت ابتدا فقط مخصوص لنز اولترا واید بود ولی با رونمایی از سری گلکسی نوت 10، امکان بهرهمندی از آن با لنز اصلی نیز به وجود آمد.
در گلکسی اس 20 اولترا این گزینه تعبیه شده و دکمه فعال کردن آن نیز تقریباً شبیه همانی میباشد که در پرچمداران پیشین کمپانی کرهای دیده بودیم به همین خاطر شاید فکر کنید که آیکون دارای سه درخت مخصوص لنز اولترا واید و آیکون دارای دو درخت مخصوص لنز اصلی است حال آنکه چنین چیزی نخواهد بود زیرا هر دو گزینه به لنز اولترا واید مربوط میشوند.
دوربین سلفی هم میتواند فیلمهای 4K و 1080p با 30 و 60 فریم بر ثانیه ضبط و گزینه فوکوس خودکار را هم در همه آنها فعال کند ولی سیستم ثابتسازی تنها در حالت 30 فریم بر ثانیه کار خواهد کرد.
ضمناً، شما این امکان را خواهید داشت تا ویدیوهای HDR10+ ضبط کنید که البته بعدها فقط باید آن را در دستگاههای مشابه پخش و یا در یوتیوب آپلود نمایید. به علاوه، میتوانید از میان سیستم رمزگشای h.265 یا h.264 یکی از را روشن کنید. لازم به ذکر است که ویدیوهای 8K از سیستم رمزگشای h.265 بهره میبرند.
بیتریت ویدیوهای 8K آنقدر زیاد است که برای هر دقیقهای که فیلم میگیرید، حجم آنها به 600 مگابایت میرسد.
در مجموع میزان جزئیاتی که در این ویدیوها به ثبت میرسند، زیاد فرقی با فیلمهای 4K ندارند. البته تا حدودی این اتفاق پیشبینی میشد زیرا همانطور که گفتیم، لنز 108 مگاپیکسلی نوناسل است و 9 پیکسل را با یکدیگر ترکیب میکند به همین دلیل حجم ویدیوها بسیار زیاد خواهد شد. متأسفانه در این ویدیوها جزئیات زیادی مشاهده نمیشود. با این اوصاف، در حال حاضر فیلمبرداری با همان کیفیت 4K و لنزهای معمولی بهتر است.
کیفیت ویدیوهای 4K با 30 فریم بر ثانیهای فوقالعاده است. در این فیلمها میزان جزئیات زیاد، رنگها دقیق و رنج دینامیک و کنتراست بالاست. ویدیوهای 4K با 60 فریم بر ثانیه شفافیت بیشتری دارند ولی تفاوت زیادی میان آنها با فیلمهایی که در هر ثانیه 30 فریم را به ثبت رساندهاند، وجود ندارد.
ویدیوهای 1080p با نرخ 30 و 60 فریم بر ثانیه هیچ فرقی با هم نمیکنند.
در حالتی که روی سوژه مدنظر زوم نکنید، کیفیت فیلمها تقریباً مانند خروجی گلکسی نوت 10 خواهد بود. در ویدیوهایی که توسط لنز اولترا واید به ثبت میرسند، رنگها دقیق هستند حال آنکه همیشه در فیلمهای گرفته با لنز اصلی چنین چیزی رخ نمیدهد.
اینبار اگر گزینه زوم 2 برابری را فعال کنید، ویدیوهای 4K با نرخ 30 فریم بر ثانیهای در اختیار خواهید داشت که بسیار باکیفیت هستند ولی نمیتوانیم وضوح آنها را با خروجی لنز مخصوص به بزرگنمایی مقایسه کنیم. در اینجا، فرآیند پردازش ویدیوهای سامسونگ کار نمیکند که به نظر میرسد اتفاق بسیار خوبی است. فیلمهای 4K با 60 فریم بر ثانیهای که در حالت بزرگنمایی شده ذخیره میکنیم هم از کیفیت بالایی برخوردارند. در مورد فیلمهای 1080p هم بگوییم که در مجموع تفاوتی میان کیفیت نرخهای 30 یا 60 فریم آن وجود ندارد.
با انتخاب گزینه بزرگنمایی 4 برابری، لنز تله فوتو به کار گرفته خواهد شد و میتوان فیلمهای 4K و 1080p با نرخ 30 فریم بر ثانیه ضبط کرد. در ادامه، گزینه زوم 10 برابری که روشن میشود، مطمئناً از کیفیت بالای ویدیوهای 1080p آن شگفتزده خواهید شد.
سیستم ثابتسازی الکترونیکی لنز اصلی، با فوکوس کردن روی یک سوژه مشخص فعال خواهد شد و با تکان دادن دست هم حرکات را به بهترین شکل ممکن به ثبت خواهد رساند. با این حال، امکان دارد هنگام پیادهروی مقداری لرزش در فیلم مشاهده شود که طبیعی خواهد بود.
در لنز اولترا واید اما، به خاطر زاویه گستردهتری که پوشش داده میشود لرزشی به چشم نخواهد خورد ولی به خاطر اینکه در آن فوکوس ثابت فعال شده، امکان تمرکز کردن روی سوژه خاصی وجود ندارد. گزینه Super Steady هم در اینجا به ثابت ماندن فیلمها کمک میکند ولی وقتی خودِ لنز مشکلی از این بابت ندارد، به نظر میرسد استفاده از آن منطقی نیست. در همین حال، گزینه Zoomed-in بهگونهای کار میکند که گویا از وسط ویدیوها قسمتی را برش داده بنابراین خروجی نهایی بسیار تار میشود.
در مورد گزینههای زوم 4 و 5 برابری هم بگوییم که به خاطر لرزش بیش از حدی که دارند، فیلمبرداری با آنها را پیشنهاد نمیدهیم.
در ویدیوهای ضبط شده با دوربین سلفی گلکسی اس 20 اولترا هم کیفیت حرف اول را میزند. این فیلمها شفاف و با جزئیات زیاد هستند و همه چیز طبیعی به نظر میرسد و نورپردازی نیز به بهترین شکل ممکن انجام میشود. سیستم ثابتسازی الکترونیکی در ویدیوهایی که در هر ثانیه 30 فریم را به ثبت رساندهاند تمامی لرزشها را از بین میرسد ولی به خاطر اینکه نمای بستهای را از منظره مدنظر نشان میدهد، متوجه خواهید شد که بهتر میبود از یک مونوپاد استفاده میکردید. در ویدیوهای دارای 60 فریم بر هر ثانیه نیز اگرچه نمای گستردهتری از منظره ذخیره میشود ولی باز هم لرزش در آنها احساس خواهد شد بنابراین در اینجا نیز باید از وسیله نگه دارنده گوشی بهره ببرید.
رقبا و آلترناتیوها
بیایید واقعیت را بگوییم. اگر میخواهید برای خرید سامسونگ گلکسی اس 20 اولترا بیش از 10 میلیون هزینه کنید، تصمیم غیرمنطقی گرفتهاید. البته برای کسانی که پول برایشان اهمیتی ندارد، استفاده از این دستگاه به شدت پیشنهاد میشود!!!.
ضمناً، با پولی که میخواهید بابت اس 20 اولترا بپردازید، میتوانید گلکسی زد فلیپ (Galaxy Z Flip) را بخرید. البته اگرچه این گوشی ظاهر مدرنتری دارد ولی آسیبپذیرتر بوده و نرخ بازسازی نمایشگر آن هم 60 هرتزی است و امکان اتصال به شبکه 5G را نیز ندارد.
حتی در برخی از کشورها، با پول یک گلکسی اس 20 اولترا میتوانید دو گلکسی نوت 10 بخرید. در این بین، اگر تصمیم بگیرید با پول پرچمدار جدید سامسونگ یک گلکسی نوت 10 پلاس خریداری کنید، مطمئناً هم صرفهجویی کردهاید و هم صاحب تلفن همراهی شدهاید که از قلم استایلوس پشتیبانی میکند. با این حال، جدیدترین عضو خانواده گلکسی نوت نصف اس 20 اولترا زوم خواهد کرد و نرخ بازسازی آنها هم ضعیفتر میباشد.
چنانچه از خرید گلکسی اس 20 اولترا منصرف شدید، میتوانید خریدن آیفون 11 پرو مکس با حافظه داخلی 256 گیگابایتی را به گزینههایتان اضافه کنید و در نهایت باز هم پول اضافه بیاورید. این محصول اپل توانایی ضبط فیلم با تمامی کیفیتهای پرچمدار جدید سامسونگ را دارد ولی اس 20 اولترا از نظر نرخ بازسازی صفحه نمایش و میزان زوم برتر است.
از میان خودِ این خط تولید هم، گلکسی اس 20 بهترین گوشی است زیرا ارزش خرید بسیار بالایی دارد و در آن جدیدترین پردازنده و نرخ بازسازی 120 هرتزی فعال شده است. یک نکته جالب دیگر اینکه، این دستگاه دوربین خوبی دارد و خوشدستتر میباشد. نکاتی که گفتیم، تا حدودی برای مدل گلکسی اس 20 پلاس هم صدق میکنند.
نظر نهایی
بدون شک گلکسی اس 20 اولترا پتانسیل شگفتزده کردن کاربران در سرتاسر دنیا را دارد ولی برآمدگی دوربین عقب و کاربرد نه چندان زیاد لنز نوناسل باعث شده فکر کنیم سامسونگ این محصولش را به خوبی تولید نکرده است.
با این حال، لنز پریسکوپی تله فوتو بسیار کاربردی خواهد بود و در مقایسه با سنسورهای مشابه که در دیگر رقبا به کار رفتهاند برتریهای محسوسی دارد. بر این اساس، مطمئناً این حسگر میتواند به مرور زمان تواناییهای خودش را نشان دهد. در مورد نمایشگر هم بگوییم که بهترین صفحه نمایش ساخته شده توسط سامسونگ در این گوشی استفاده شده ولی همانطور که در بخشهای “دوام باتری” و “صفحهنمایش” گفتیم، نمیتوانیم از بیشترین نرخ بازسازی و رزولوشن به صورت همزمان استفاده کنیم.
به طور کلی با هزینهای که سامسونگ تعیین کرده، انتظار میرفت گلکسی اس 20 اولترا از نظر همه نظر کامل باشد ولی متأسفانه اینچنین نیست بنابراین پیشنهاد میکنیم کمی منتظر بمانید تا گلکسی اس 20 و گلکسی اس 20 پلاس وارد بازار شوند و گوشی جدید خود را از میان آنها انتخاب کنید. ضمناً، اگر میدانید که توانایی خرید گلکسی اس 20 اولترا را دارید، چرا سراغ گلکسی زد فلیپ نمیروید؟.
نقاط قوت
- صفحه نمایش باکیفیت، درخشان و بسیار زیبا با نرخ بازسازی 120 هرتزی
- وجود لنز پریسکوپی تله فوتو و گزینههای زوم متعدد
- بهرهمندی از جدیدترین پردازنده و عملکرد بسیار سریع
- کیفیت بالای اسپیکرهای استریو
- سرعت شارژ بالا
نقاط ضعف
- قیمت زیاد
- دوام باتری کم به خاطر وجود نرخ بازسازی 120 هرتزی
- ناقص بودن لنز 108 مگاپیکسلی نوناسل در برخی قسمتها
- ناکارآمد بودن عبارت Space Zoom 100x
- سرعت پایین سنسور اسکنر اثر انگشت زیر صفحه نمایش در مقایسه با نمونه موجود در دیگر پرچمداران
نظرات کاربران درباره "نقد و بررسی تخصصی گوشی سامسونگ گلکسی S20 Ultra"
درود.سئوالی گوشی S20 ULTRA 55 در 7 مدل ارائه میشود. نقش مدل در کیفیت و قیمت اینگوشی چیست؟